نامه سرگشاده دکتر منوچهر محمدی به دکتر ظریف، وزیر امور خارجه
- نوشته شده توسط منوچهر محمدی
- دسته: Sample Data-Articles
جناب آقای دکتر ظریف، وزیر محترم امور خارجه
با سلام
معروف است که رجل سیاسی موفق کسانی هستند که با عبرت گرفتن از اشتباهات و خطاهای گذشته خود، مسیر سیاسی خود را اصلاح کنند. زمانی که مصاحبه جنابعالی را با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان مطالعه کردم، متأسف شدم از اینکه جنابعالی نه تنها از اشتباهات گذشته خود پند نگرفته اید، بلکه با لجاجت همچنان به دستپخت خودتان در ماجرای توافق برجام نمره 20 داده و آن را عزت آور برای ملت معرفی می کنید و جالب اینکه برای اثبات ادعای خود ما را به خارجیانی که ضرورتاً از کم و کیف آنچه در برجام داده ایم و آنچه را که به قول رئیس بانک مرکزی هیچ چیز دریافت نکرده ایم، آگاهی ندارند، حواله می دهید. در حالی که اعضای تیم مذاکره کننده همچون آقایان عراقچی، صالحی و یا تخت روانچی که در جریان ریز و کم و کیف مذاکرات و توافق برجام می باشند، صراحتاً به دستآورد هیچ از برجام اعتراف می کنند، جالب توجه است جنابعالی که رئیس تیم مذاکره کننده بوده اید، همچنان بر طبل توخالی برجام کوبیده و به خودتان نمره 20 می دهید! این سرسختی و لجاجت بر روی عدم قبول مسیر غلطی که در مذاکرات دیپلماتیک با آمریکا و سایر قدرت های بزرگ داشته اید، موجب می گردد که همچنان در همین مسیر انحرافی به پیش بروید.
البته خیلی هم جای تعجب نیست که جنابعالی با اعتقاد بر این امر که ما – یعنی جمهوری اسلامی – در مقابل آمریکای جنایتکار و به قول امام(ره)، شیطان بزرگ دست خالی هستیم و در این زمینه دارای موضعی ضعیف می باشیم، نتیجه همین خواهد بود. زمانی که شما به صورتی توهین آمیز به رزمندگان جان بر کف نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در دانشگاه تهران اعلام می کنید که " آمریکا می تواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را نابود کند" و یا اینکه اعلام می کنید، " ما می خواهیم به نظام سلطه ثابت کنیم که ما یک تهدید برای آنها نیستیم "، در واقع شما همچنان بر همین مسیر انحرافی مُصر بوده و چاره ای ندارید جز اینکه از برجام دفاع کنید و برای آن ما را به بیگانگان حواله بدهید. نتیجه این سیاست غلط و موضع لجوجانه، ادامه راهی خواهد بود که ملاحظه می گردد، علیرغم ضربات آشکار و سنگینی که در ادامة تحریم ها و حتی افزایش تحریم ها توسط آمریکا بر کشور وارد می شود، خود را به بی خیالی زده، آنها را نادیده گرفته و حتی از نظام بخواهید و اعلام کنید که " با برجام های 2، 3 و ... باید چنانچه می خواهیم مشکلات معیشتی خود را حل کنیم، باید ابتدا مشکلات خود را و اختلافات فی ما بین ما و آمریکا را حل و فصل کنیم" و در واقع با آمریکا کنار آمده و به عبارت دیگر تسلیم زیاده خواهی های آمریکا گردیم.
ممکن است از جنابعالی خواهش کنم، یک مورد دیگری در تاریخ روابط بین الملل به ما نشان دهید که چه دولت هایی که سعی کرده بودند با نزدیک شدن به آمریکا و در واقع قبول کدخدایی آمریکا به نان و نوایی رسیده باشند، به خواسته خود رسیدند؟! آیا یاسر عرفات که روزی به عنوان ابو عمار انقلابی شناخته می شد و همه حیثیت و قدرت خود را از ملت مجاهد فلسطین گرفته بود و خود را دربست در اختیار آمریکا قرار داد، چیزی عایدش شد؟ جز اینکه نهایتاً او را در غربت و پشت کیسه های شنی مسموم کرده و حتی جنازه اش را هم تحویل خانواده اش ندادند؟! آیا محمد مُرسی رئیس جمهور مصر که بر پایه انقلاب مردمی مصر به قدرت رسیده بود و به آمریکایی ها و صهیونیست ها روی خوش نشان داده بود، آیا توسط دولت آمریکا تحمل شد؟! حتی ملاحظه کردید که اخیراً رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه را هم که در درون دایره سیاست های آمریکا بازی می کرد، نتوانستند تحمل کنند و علیه او کودتا راه انداختند.
در حالی که با شناختی که هم شما و هم اینجانب از روحیه نخوت آمیز و مستکبرانه آمریکایی ها داریم، آنها حتی ذره ای عدول از سیاست های خود را تحمل نمی کنند و به خاطر سیاست های ضد آمریکایی نظام های مستقل در هر شرایطی که فرصت پیدا کنند، ضربه خود را زده و انتقام خود را از چنین نیروها و عناصری خواهند گرفت. مخصوصاً زمانی که احساس کنند، کشوری در تقابل با بنیادهای استکباری آنها قد عَلَم کرده باشد، ذره ای رحم نخواهند کرد و با هر قدم عقب نشینی در مقابل آن باید هزاران قدم دیگر هم به عقب برداشت.
جناب آقای دکتر ظریف فراموش نکنید که این میز و این مقامات، خیلی کوتاه مدت در اختیار امثال من و شماست و به قول خودتان که در شورای روابط خارجی اعلام کردید، دیر یا زود از این موقعیت کنار رفته و بازنشسته خواهید شد. در عین حال اعمال و تصمیمات خوب و بد ما برای ما در تاریخ باقی خواهد ماند و روزی خواهد رسید که ملت بزرگوار ما و مهمتر از آن تاریخ کشورمان به قضاوت خواهند نشست و ما را به میز محاکمه خواهند کشاند و بنابراین باید مراقب موضع گیری و اقدامات خود باشید تا در پیشگاه تاریخ و پیشگاه ملت مجاهد و انقلابی ایران و بالاتر از آن در محکمه روز حساب سر افکنده و شرمنده نباشیم.
شما اخیراً به عنوان یک نظریه پرداز در حوزه سیاست خارجی نکات جالبی را مطرح فرمودید که جای بحث فراوانی می طلبد و اگر اجازه به این همکار خود بدهید، به آن نکات خواهم پرداخت :
1- شما اظهار داشته اید که " شرط مشروعیت قدرت منطقه ای ایران منوط به پذیرش بین المللی آن است!! طبیعتاً منظور شما از پذیرش بین المللی، نظام سلطه جهانی می باشد که در رأس آن آمریکای جنایتکار و شیطان بزرگ می باشد و این پذیرش تنها زمانی اتفاق خواهد افتاد که سیاست خارجی جمهوری اسلامی در تقابل و تضاد با نظام سلطه جهانی نباشد و به عبارت دیگر پیشنهاد می کنید که اگر ما می خواهیم قدرت منطقه ای باشیم باید با آمریکای مستکبر کنار آمده و در واقع در زمین آنها و در چارچوب و با قواعد و ضوابط آنها بازی کنیم!! در حالی که این نظر با سیاست های کلان جمهوری اسلامی که همانا استکبار ستیزی و حمایت از مستضعفین می باشد در تضاد کامل بوده و به عبارت دیگر پیشنهاد تغییر بنیادین سیاست خارجی را می دهید و نکته دوم شما نیز مؤید این خواسته می باشد.
2- شما فرموده اید که سیاست خارجیِ (جمهوری اسلامی) پسا برجام نمی تواند با سیاست خارجی قبل از برجام یکسان باشد. راستی برجام و سیاستی که شما در ایجاد توافق با قدرت های بزرگ اعمال کردید، چه دستآوردی برای ملت ما در بر داشته است و چه گلی به سر این ملت زده است؟! مگر قرار نبود با برجام کلیه تحریم ها برداشته شود؟ مگر قرار نبود با برجام هم سانتریفیوژ ها بچرخد و هم چرخ اقتصاد کشور؟ در حالی که به اعتراف دوستان و همکاران خودتان هیچ یک از این اهداف تحقق پیدا نکرد. بنابراین چه دلیلی وجود دارد که شما بر این تحلیل هستید که باید سیاست خارجی پسا برجام تغییر کند؟ آیا نمی خواهید به شکست خود در برجام اعتراف کنید؟ و همچنان بر طبل توخالی برجام کوبیده و به دنبال برجام های دیگر در منطقه و سایر موارد اختلافی ما با آمریکای زیاده خواه هستید! و سعی می کنید نظام را بار دیگر به ورطة خطرناک دیگری در مذاکره با آمریکا بکشانید و شاید به همین لحاظ است که تلاش می کنید از آمریکا چهرة مقبول و مورد اعتمادی بسازید و آنجاست که ادعای عجیب تری می کنید که به آن می پردازم.
3- شما ادعای عجیب دیگری را مطرح می کنید که " آمریکا در منطقه (جنوب غرب آسیا یا خاور میانه) منافع حیاتی ندارد!! و لذا ایران می تواند با او به توافق برسد!! " خلاف واقع بودن این ادعا آنقدر اظهر من الشمس است که شنیدن آن توسط هر ایرانی که به تاریخ 60 سالة روابط ایران و آمریکا ذره ای آگاهی داشته باشد و آن هم از وزیر خارجه کشور جمهوری اسلامی، او را دچار شگفتی می کند و انگشت حیرت به دهان می گیرد. اگر آمریکا به زعم شما در منطقه منافع حیاتی ندارد، حضور طولانی مدت و دائمی ناوگان آمریکا در خلیج فارس با چه هدف و مقصودی می باشد؟ آیا حفظ امنیت رژیم صهیونیستی بنا به اظهار همه دولتمردان و دو حزب دموکرات و جمهوری خواه وابسته به امنیت آمریکا نمی باشد؟ آیا حفظ پایگاه های نظامی در کشورهای کوچک جنوب خلیج فارس برای تفریح و سرگرمی سربازان آمریکایی و یا حفاظت و پشتیبانی از دولت های دست نشانده و تحت سلطه می باشد؟!
اگر این طور که جنابعالی ادعا می کنید، آمریکا در این منطقه منافع حیاتی ندارد پس چرا این همه با انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی به خصومت و دشمنی می پردازد و به انواع توطئه ها برای سرنگونی و یا حداقل و به قول خودشان تغییر رفتار و ماهیت نظام اسلامی دست می زند؟ «فأین تذهبون»
راستی که جنابعالی مسیری را ترویج می کنید که درست در تضاد با مبانی و بنیان های سیاست خارجی نظام جمهوری اسلامی، رهبر کبیر انقلاب(ره) و مقام عظمای ولایت(دام ظله) می باشد و یقیناً این نظرات و ایده ها در جامعه انقلابی ما مطرود و مردود می باشد.
فاعتبروا یا اولی الابصار