خط انحرافی در سیاست خارجی
- نوشته شده توسط منوچهر محمدی
- دسته: Sample Data-Articles
بسمه تعالی
خط انحرافی در سیاست خارجی
به دنبال ناکامی و شکست دولت در فرآیند اجرای توافق هسته ای که ناشی از بی توجهی به یکی از الزامات مهم مقام معظم رهبری مبنی بر اجرای تعهدات همزمان طرفین بود، این امر موجب گردید که با توجه به منع معظم له در ادامه مذاکرات با آمریکا در حوزه های اختلافی دیگر مِن جمله مسائل منطقه غرب آسیا در بیان تحلیلگران سیاسی غرب زده این نظر ترویج پیدا کرد که باید جای دشمن اصلی را با بازیگران منطقه ای وابسته تعویض نمایند.
در این تحلیل، مخصوصا به دنبال خصومت ها و جنایات رژیم سعودی علیه شهروندان جمهوری اسلامی در حوادث فرودگاه جده و صحرای منا این گونه مطرح می گردد که اینک دشمن اصلی ما نه دولت مستکبر آمریکا بلکه عربستان سعودی می باشد و عربستان سعودی به خاطر حفظ موقعیت و منافع خود با ایران اسلامی درگیر شده و به عنوان بازیگری مستقل از سیاست های آمریکا در منطقه فاصله گرفته و با ایران اسلامی به تضاد و خصومت می پردازد. از طرف دیگر با توجه به خساراتی که غرب از تروریسم داعشی متحمل می شود منبع تغذیه ایدئولوژیک آنرا در عربستان مشاهده می کند. بنابراین در تقابل با عربستان قرار گرفته اند.
این تحلیلگران بر این باور هستند که اینک موقعیتی استثنائی برای جمهوری اسلامی فراهم گردیده است تا از تضاد میان آمریکا و غرب از یک طرف و عربستان سعودی از طرف دیگر بهره برده و برای همیشه رقیب منطقه ای خود را از میان بردارد!! و تنها راه حل این مشکل در تعامل با آمریکا است و آن هم تنها در فرصت چند ماهه باقیمانده از ریاست جمهوری اوباما می باشد؛ زیرا که ممکن است با روی کار آمدن جمهوری خواهان اختلافات میان آمریکا و عربستان سعودی حل و فصل گردیده و این فرصت طلائی !! از دست برود.
این تحلیلگران غافلند از اینکه اصولا در تئوری و عمل امکان خروج یک دولت وابسته به غرب و تحت سلطه همچون عربستان سعودی وجود ندارد و بعید است شیوخ عرب حتی یک روز بتوانند خود را از تکیه بر قدرت های برتر و استکباری خلاص کنند. در حالی که هیچ پایگاه دیگری همچون ملت های خودشان را در اختیار ندارند. آنها تنها می توانند در دایره ای که قدرت سلطه گر برای آنها تعریف می کند نقش بازی کنند و مطلقا نه امکان و نه حق خروج از دایره تعریف شده ندارند مگر اینکه با یک انقلاب مردمی بتوانند خود را از قید وابستگی به دولت های سلطه گر آزاد کنند که این هم از حوادث نادر روزگار ما می باشد.
دولت های سلطه گر همواره اهرم هائی را در ساختار نظام تحت سلطه در اختیار دارند که می توانند در صورت سرکشی آنها مورد استفاده قرار داده و آن دولت های وابسته را سرکوب نموده و بجای خود بنشانند.
برای جمهوری اسلامی در طول تاریخ سی و هشت ساله تأسیس نظام جمهوری اسلامی به اثبات رسیده است که دشمن اصلی این نظام، استکبار جهانی به رهبری آمریکا می باشد و تا زمانی که دولت آمریکا خود را داعیه دار رهبری و سلطه بر جهان بویژه در مناطق حساس و استراتژیک همچون غرب آسیا بداند ستیز با جمهوری اسلامی را همچنان در صدر برنامه های سیاست خارجی و توطئه های خود قرار داده و در تضعیف آن از هیچ اقدامی دریغ نخواهد کرد و ملت انقلابی ما هرگز فریب تحلیلگران غرب زده را نخواهد خورد و تحت تأثیر این خط انحرافی در سیاست خارجی قرار نخواهد گرفت. با این ترتیب دولت آمریکا همچنان شیطان بزرگ بوده و تقابل جمهوری اسلامی با این دولت مستکبر تمام شدنی نیست.