دولت«تدبیر وامید» با قصد دیدن دم کدخدا (دولت مستکبر آمریکا) مذاکرات هسته ای را با این نیت که همه مشکلات اقتصادی کشور حل شود و با این سیاست که هر توافقی بهتر از عدم توافق است آغازو بعد از گذراندن مذاکرات طولانی و نفسگیر نهایتاً سندی را بنام برجام امضا می کند و توافقی صورت میگیرد که از دستاوردهای عظیم هسته ای کشور تنها یک دکور باقی می ماند و در مقابل بنابه اعتراف صریح رئیس کل بانک مرکزی تقریباً هیج دستاوردی برای کشور حاصل نمیگردد.
دولت مستکبر آمریکا در مقابل بر حرص وطمع خود افزوده و صراحتاً اعلام می کند که تعطیلی تأسیسات هسته ای ایران آغاز امتیاز دهی ایران است و جمهوری اسلامی باید برجامهای دیگری را در حوزه های اختلافی دیگرهم چون صنایع موشکی، مسائل منطقه ،وحمایت از مقاومت ،عملیاتی نموده و به امتیاز دهی خود تغییر رفتار جمهوری اسلامی (یعنی خالی شدن ماهیت و محتوا آن از ارزشهای اسلامی،انقلابی و استکبار ستیزی ادامه دهد تا شاید گشایشی آن هم محدود برای کشور صورت گیرد ، حوادث و اتفاقات بعدی نشان دارد که دولت روحانی در حاشیه مذاکرات هسته ای چنین وعده ای هم به امریکا داده است.
طبیعتاً زمانیکه دولتی سیاست سازش با استکبار را انتخاب کرد دیگر نمیتواند برای آن حد و حدود و اندازه ای قائل شود و حد یقفی نخواهد داشت بلکه تجربه نشان داده است که چاره ای بجز ادامه آن سیاست تا تسلیم کامل ندارد و باید همه اصول و ارزشهای انقلاب و نظام را به پای دولت مستکبر قربانی کند. دولت یازدهم نیز علیرغم محدودیتها و قیودی که رهبری و نظام در مذاکره با امریکا تعیین کرده است سعی می کند از طرق دیگر این قیود و محدودیتها را دور زده و تحت عناوینی هم چون مذاکرات بانکی در رابطه با پولشویی با نهاد معروف به FATFبه توافق برسد که حاصل آن چیزی جز کنترل نهاد مزبور و در واقع امریکا بر تراکنش های ارزی کشور و جلوگیری از رسیدن وجوه ارزی به نهادهایی هم چون سپاه قدس ، حزب الله و مقاومت نمی باشد و در واقع دولت برجام دو را هم اینک کلید زده است.
سیاستی که در حال حاضر دولت یازدهم در رابطه با استکبار جهانی به سرکردگی امریکا ( یا به تعبیر غلط رئیس جمهور جامعه جهانی)در پیش گرفته است در واقع چیزی جز تسلیم در قبال این دولت نمی باشد و یقیناً همان مسیری را دنبال میکند که دولتهای موقت در روزهای آغازین پیروزی انقلاب و همچنین دولت اصلاحات در ایران و مشابه آن دولت اردوغان در ترکیه در پیش گرفته با این تفاوت نظام مقتدر جمهوری اسلامی و رهبری آن و مردم انقلابی در ایران اجازه ندادند که این دولتها در ایران تا پایان راه خود بروند و اجازه ندادند انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی را که ثمره خون صد هاهزار شهید پاکباخته می باشد هم چون نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت مجدداً تحویل استکبار جهانی بدهند و این مرتبه هم با اطمینان می توان گفت که اجازه نخواهد داد که این دولت هم بتواند جام زهری را که همانا تسلیم در مقابل کدخدا است به این ملت و انقلاب بنوشاند.
اگرچه بسیار بعید است علیرغم ناکامی های این دولت در اعمال سیاست سازش با کدخدا از این مسیربازگشت نموده و به سیاست مقاومت و تقابلی با استکبار بازگردد معهذا وظیفه نخبگان و انقلابیون بر این است که تا می توانند با پند واندرز و انتقاد وحتی فریاد به این دولت هشدار دهند و تا دیر نشده جلوی سقوط حتمی او را در دامان استکبار جهانی گرفته و جلوی هزینه های سنگین اتلاف منابع که از کیسه ملت خواهد رفت بگیرند و از طرف دیگر نگذارند هم موجبات فتنه ای دیگر که هم چون فتنه88 میتواند خسارات و هزینه های سنگینی بر کشور فراهم گردد.
و این همه وادادگی وانفعال در شرایطی است که به اعتراف دولتمردان و اندیشمندان غربی، استکبار جهانی به رهبری امریکا نه تنها دیگر یک قدرت فائقه نمی باشند بلکه انواع معضلات سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی گریبانگیر آنها بوده و افول آنها قطعی و اجتناب ناپذیر است. اتحادیه اروپا با خروج انگلیس در شرف تجزیه و فروپاشی است ، ایالات امریکا هم چون تگزاس،کالیفرنیاو... زمزمه جدایی خواهی و استقلال را سر داده اند، بدهی دولت فدرال امریکا به صورت ثانیه شمار و با ارقام نجومی بیست هزار میلیارددلار در حال فزونی است ، جایگاه دلار امریکایی آنچنان متزلزل شده که سایر کشورها با عجله ای هرچه تمامتر در حال تبدیل دلار های خود به طلا می باشند .
امید است که دولتمردان حاکم فعلی تا دیر نشده بخود آیند و با یک ارزیابی منصفانه از سیاستهای خود و توجه بیشتر به نصایح و توصیه های حکیمانه و پدرانه رهبری معظم انقلاب به راه مستقیم و راستین انقلاب اسلامی و خط روشن رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی بازگردند و بیش از این دل به کد خدا نبسته و به دولتمردان دغل باز امریکایی اعتماد نکنند.
منوچهر محمدی - 1395/4/12