مدتهای مدیدی اینجانب به علت گرفتاری، نبودم ولی اینک تصمیم دارم به خواست خدا مجدداً یادداشت های هفتگی را آغاز کنم.
این یادداشت در شرایطی به نوشت تحریر در می آید که آقای «دکتر ظریف» بعد از ماه ها سکوت و به دنبال کناره رفتن از مقام «وزارت امور خارجه»، بارِ دیگر قلم به دست گرفته و با مطالب جنجالی خود افکار و انتقادات تحلیل گران سیاسی را به خود جلب کرده است.
ایشان ابتدا با یک توئیتی ضمن تجدید از قرارداد نمگین ترکمنچای، به «سیاست خارجی جمهوری اسلامی» ایراد وارد نموده و معتقد است که آرمان ها و آرزوهای مطلوبه با امکانات در اختیار، همخوانی نداشتند و توصیه میکند که بهتر است انقدر آرزو بکنیم که دست یافتنی باشد. به عبارت دیگر، به نوعی مروج «رئالیسم» بوده و «ایده الیسم» را محکوم می کند و جالب اینکه، با ذکر 75 سال اعمال این سیاست، نوعی وحدت میان «سیاست رژیم پهلوی» که تحت سلطه آمریکا و انگلیس بود با سیاست جمهوری اسلامی که مستقل، ملی و در تقابل با سلطه غربی بوده است همخوانی میگیرد؟
ایشان به دنبال این توئیت عجیب و غریب در یک مصاحبه 7 ساعته در «کلاب هاوس»، مطالبی را مطرح می کند و سعی دارد به طریق مختلف، از برجام شکست خورده و نافرجام دفاع کند و به نوعی تناقض گویی می افتد که خودش استدلال ها و ادعاهای خود را نقض می نماید که این نیز بماند برای فرصتی دیگر تا به آن بپردازیم.