منوچهر محمدی
روز گذشته، در شرایطی (در آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان) راهپیمایی روز قدس برگزار گردید که جنگ بی رحمانه رژیم غاصب صهیونیستی نسبت به مردم غیر نظامی غزه به مدت بیش از 6 ماه ادامه داشته و متجاوز از 33 هزار نفر زن و کودک به شهادت رسیده اند. این امر وجدان ملت های جهان را بیدار و جریحه دار نموده است و اثرات خود را در روز «جهانی قدس» با حضور بی نظیر خود در راهپیمایی ها نشان داده است.
در عین حال، بمباران «کنسولگری ایران» در سوریه که منجر به شهادت 7 نفر از «فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» گردیده و تصمیم جمهوری اسلامی مبنی بر انتقام و پاسخ به این جنایت موجب گردید تا رژیم اشغالی به شدت دچار واهمه و ترس گردیده و به سوی فروشگاه ها برای تامین نیازمندی خود هجوم آوردند و ترس و دلهره در دل آنها به اوج خود رسیده است.
حضرت امام خمینی (ره) بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را «روز قدس» اعلام کرد در واقع، با یک دور اندیشی شرایط و روزهایی را مانند دیروز پیش بینی کرده بود که نهایتاً وحدت مسلمانان حول محور قدس شریف می تواند زمینه لازم را برای آزادی سرزمین فلسطین و نهایتاً قدس شریف فراهم نماید و اینجاست که به یاد می آوریم آن روزی که انقلاب اسلامی در شرف پیروزی بود و به موازات آن در «کمپ دیوید» قرارداد ننگین میان مصر و اسرائیل منعقد می شد، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی برای نخست وزیر اسرائیل پیغام داد که با انقلاب اسلامی زلزله ای در منطقه رخ داده است که در واقع موضوع پیمان کمپ دیوید میان اسرائیل و مصر را تحت الشعاع قرار داده است، در واقع انقلاب اسلامی بذر نابودی رژیم جعلی اسرائیل را کاشته است که ما اینک ثمره آن را -که همانا ضعف فوق العاده رژیمی که روزگاری ادعا مالکیت اراضی از نیل تا فرات را می نمود- به رای العین مشاهده می گردد و برای کمتر کسی تردید وجود دارد که فروپاشی و پایان عمر این رژیم بسیار نزدیک است...
برای دولت «تندرو نتانیاهو» 2 راه باقی مانده بود:
$11) با پذیرش شکست خود در این عملیات زمینه سقوط کابینه اش را فراهم نموده و به ضعف خود اعتراف نماید که با توجه به پرونده هایی که از نظر «فساد مالی» در سیستم قضاییه رژیم داشت برای او شخصاً هزینه سنگینی را به بار آورد و می بایست برای همیشه صحنه سیاست رژیم را ترک کند.
$12) بدون هیچ برنامه ریزیِ روشنی تصمیمی گرفت که به جنگ حماس در «نوار غزه» برود و هدف خود را نابودی حماس و اشغال مجدد نوار غزه مطرح نمود، مسئله ای که برای همه استراتژیست های جهان غیر قابل دسترس است.
هم اکنون که نزدیک به 6 ماه از عملیات طوفان الاقصی می گذرد و رژیم صهیونیستی حملات خود را علیه مردم بی دفاع غزه به کار برده است، هرگز پیش بینی نمی کرد که جبهه مقاومت همه امکانات خود را علیه نیروهای مسلح رژیم به کار گیرد. در واقع هرگز پیش بینی نمی کرد که حزب الله لبنان از شمال، انصار الله از جنوب و نیروهای مقاومت عراق از مشرق وارد صحنه نبرد شوند.
او به خوبی احساس می کند که هر نوع آتش بسی با حماس در شرایطی که حماس همچنان نیروهای خود را در تونل های پیچ در پیچ حفظ کرده است به معنای پذیرش شکست قطعی باشد و آن هم بعد از هزینه های فوق العاده ای که از نظر مالی و جانی، اقتصادی و سیاسی و حتی اجتماعی متحمل شده است و اگرچه به خوبی می داند ادامه جنگ او را به هیچ یک از اهداف خود نمی رساند، صرفاً به منظور فرار از اعلام شکست، جنگ علیه مردم بی دفاع به خصوص کودکان و زنان را ادامه می دهد و گرسنگی و قحطی را بر آنها تحمیل می کند تا شاید مفحلی برای خود از شکست قطعی پیدا نماید؛ غافل از آنکه ادامه جنگ و طولانی شدن این نبرد موجب خسارت بیشتر برای رژیم صهیونیستی نتیجه دیگری به بار نخواهد آورد.
شرایط نتانیاهو در حال حاضر مانند غریقی است که در باتلاق غزه گرفتار شده و هرچه دست و پا می زند بیشتر در منجلاب ساخته و پرداخته خود فرو می رود و نمی خواهد بپذیرد که زمان به نفع او و رژیم صهیونیستی نیست و بر حماقت و بی تدبیری خود پا فشاری می کند.
امام سجاد (ع) می فرمایند: «الحمد لله الذی جعل اعداءنا من الحمقی» سپاس خدایی که دشمنان ما اهلبیت(ع) را از افراد احمق قرار داد.
رئیس جمهور آمریکا، جو بایدن، در سخنرانی سالیانه خود چند روز قبل مدعی شد که مالک آزادی و دموکراسی در دنیای غرب و به اصطلاح، «متمدن» بوده که هم حقوق بشر را رعایت می کند و هم آزادی و دموکراسی را ترویج می کند.
جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم ادعا می کند که اروپا باغ دنیاست و بقیه کشورها جنگل هایی هستند که ما اروپایی ها باید آنها را به صورت باغ در بیاوریم.
به راستی که این آقایان چگونه جامعه خود را تعریف نموده و تاریخ گذشته خود را که جز جنایت و نسل کشی اقوام و ملل دیگر را در تاریخ خود دارند، به فراموشی سپرده و یا آنکه آنرا توجیه می کند. یک زمانی قبل از « پیمان وستفالی» ملل اروپایی برای بهره برداری بیشتر از مادیات دنیوی به جان هم افتاده و کشتاری بی رحمانه تحت عناوین مختلف و حتی مذهبی از یکدیگر به عمل می آوردند که نمونه بزرگ آن «جنگ مقدس 30 ساله و یا بی اعتباری 50 ساله» می باشد.
در « پیمان وستفالی» به این توافق رسیدند که به جای اینکه با یکدیگر به زد و خورد بپردازند بهتر است تحت عنوان «استعمار» قاره های دیگر را استثمار کنند. از این طریق بود که نیروهای اروپایی به قاره های آفریقا، آسیا و آمریکا سرازیر شدند و آنچنان قتل و غارت انجام دادند که در تاریخ بشریت جز سیاهی و بی آبرویی، چیزی برای غربی ها باقی نماند.
آنها اقدامات خود را تئوریزه نموده و بر این باور بودند که حق و حقیقت از لوله توپ بر می خیزد و اندیشمندانی مانند توماس هاوس، جان دارک و آدام اسمیت این اقدامات وحشیانه را تئوریزه می کردند.
این وضعیت و شرایط تا به امروز ادامه داشته و در حوادث اخیر در فلسطین اشغالی به «رای العین» مشاهده می گردد که چگونه در جلوی چشمان ملت های جهان و با وقاحت و بی شرمی زن و کودک و نسل مردم مظلوم غزه را به قتل رسانده و هیچ ابایی از بیان اقدامات وحشیانه خود تحت عنوان مبارزه با تروریسم ندارد.
به نظر می رسد که با توجه به گسترش و سرعت ارتباطات برای مستکبرین غربی دیگر امکان توجیه عملیات وحشیانه آنها تحت عنوان «آزادی، دموکراسی و حقوق بشر» نمی باشد چرا که ملت ها دیگر بیدار شده و فریب ظاهر اتو کشیده آنها را نمی خورند و با گسترش مقاومت و ایثار و فداکاری که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران رشد یافته و هر چه زمان می گذرد گسترده تر خواهد شد، زمان شکست که برای غرب وحشی و مستکبر فرا رسیده است و همانطور که در قرآن مجید به ما وعده داده شده است، «مستضعفین بر مستکبرین غلبه پیدا کرده و آنها را به روز سیاه خواهند کشید» انشالله...
بعد از جریان 7 اکتبر در 2023، اسرائیل با یک نوع مظلوم نمایی عملیات نظامی وحشیانه ای را در جهت نسل کشی ساکنین غزه آغاز کرد و هیچ اعتنایی هم به اعتراضات سراسری در کشورهای دیگر از جمله در کشورهای غربی و به ویژه امریکا ننمود و به کشتار بی رحمانه زنان و کودکان ادامه داد به طوریکه در طول کمتر از 5 ماه بیش از 30 هزار نفر از کودکان و زنان و همچنین غیر نظامیان را به شهادت رسانده و بیش از 70 هزار نفر را هم مجروح نموده است.
در چند روز گذشته و با یک برنامه ریزی از پیش تنظیم شده، در حالیکه اجازه ورود کاروان کمک های غذایی را صادر کرده بود و زنان و کودکان گرسنه به دور کاروان ها تجمع کرده بودند، به ناگهان به سمت آنها شلیک نموده و کمتر از چند دقیقه 800 نفر را مظلومانه به خاک و خون کشید و بر اساس آمار اعلام شده از طرف بهداری غزه، متجاوزان 100 نفر را شهید و 700 تن دیگر را مجروح کردند. این امر در شرایطی بود که بیمارستان های غزه از قبل مورد تهاجم و تخریب سربازان صهیونیست ها شده بود.
این سوال مطرح است که چرا و چگونه صهیونیست ها که خود را قربانی «هولوکاست» افسانه ای هیتلر می دانند خود متوسل به انجام این امر می شوند. البته این واقعیت به این موضوع بر می گردد که صهیونیست ها به باورهای دروغین خود که معتقد هستند یهودیان آن هم بخشی از یهودیان «اشکنازی» قوم برگزیده خداوند هستند و بقیه تفاوتی با حیوانات و چهارپایان ندارند و این باور بر زبان یوآف گالانت، وزیر دفاع اسرائیل که گفته بود ساکنین غزه همچون حیوانات آدم نما می باشند و لذا کشتن آنها در هر شرایطی برای اسرائیلی ها مباح است و خود را در این نسل کشی محق می دانند.
این ایده و عقیده که در طول تاریخ هم از زمان حضرت موسی (ع) هم در میان این قوم رایج بوده است و موجب گردیده که همواره عنوان یک اقلیت منفور در جهان باشد. یقیناً در این مرحله هم با همان شیوه های وحشیانه و بی رحمانه به سمتی می روند که باری دیگر آواره شوند و همانطور که رهبر انقلاب پیش بینی کرده اند، آنها 80 سالگی تاسیس رژیم منفور اسرائیل را هم نخواهند دید و مردم فلسطین و سایر ملت های مستضعف جهان؛ انتقام خون شهدای مظلوم منطقه را از آنها خواهند گرفت. انشالله ....
بر هیچکس پوشیده نیست که اساس و قوام «انقلاب اسلامی» و «نظام جمهوری اسلامی» بر 3 پایه مشارکت توده های مردم رهبری ولایت فقیه و مکتب حیات بخش اسلام ناب محمدی بوده و خواهد بود.
اینک که 46مین سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را پشت می گذاریم و مروری بر حوادث و تحولات دوران 45 ساله گذشته می نماییم، اثبات می کند که علت خنثی شدن همه توطئه های دشمنان انقلاب اعم از جنگ ها، کودتاها، ترورها و فتنه های گوناگون تنها بعد از عنایت الهی مشارکت و حضور گسترده مردم در صحنه بوده و با حضور فعالانه خود همه این توطئه ها را خنثی کرده اند، به همین دلیل دشمنان با شناخت ارگان سه گانه قدرتمند انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی همه توجه خود را به این 3 پایه نموده اند و موجب تضعیف آنها شده اند و مراتب هستند که ببیند چه زمانی شرایط برای ضربه زدن به آن عوامل فراهم می گردد از جمله مشارکت عمومی در راهپیمایی ها و انتخابات معیار بسیار مهمی از نمود استحکام رکن مشارکت مردمی و وفاداری به اصول انقلاب و نظام جمهوری اسلامی می باشد.
فراموش نمی کنم که در یکی از راهپیمایی های 22 بهمن که صدام هم تهدید کرده بود که تجمع مردم را بمباران خواهد کرد، جمعیت فوق العاده زیادی در مسیر راهپیمایی و میدان آزادی جمع شده بودند به طوریکه هیچ نقطه ای از مسیر خالی نمانده بود.
یکی از خانم ها در جواب پلیس که گفته بود اگر می خواهی جایگاه را ببینی بهتر است در این مکان حضور پیدا کنی حواب دندان شکنی به او داد و گفت من چکارم به جایگاه من آمده ام تا آن نقطه ای را پر کنم در بیان این فرد 10ها فلسفه وجود دارد که یک فرد انسان نمی گوید حضور و مشارکت یک فرد چه تاثیری خواهد داشت بلکه می گوید حضور من و امثال من معنای پر کردن نقطه هایی بی شمار و شکل دهنده طبیعت فوق العاده زیاد می باشد.
همانطور که اشاره شد مشارکت در انتخابات که هفته دیگر آغاز خواهد شد به معنای حضور گسترده مردم و وفاداری آنها به نظام و همچنین مایوس کردن دشمنان است.
طبیعتاً دولتمردان ما و به ویژه دیپلمات های وزارت امور خارجه با قدرت بیشتر در صحنه روابط بین الملل حضور پیدا کرده و از حقوق و منافع ملی کشور دفاع خواهند کرد چرا که پشتیبانی و مشارکت ملت در انتخابات به دیپلمات های ما اهرمی را خواهد داد که با آن اهرم می توانند در مذاکرات و دادستدهای خود قدرتمندانه تر پیشرفته و دوستان انقلاب را خوشحال و دشمنان آنرا مایوس کنند.