منوچهر محمدی
سمیرا پورآقائی: انتخاب دوباره «ترامپ»، پایان برتری نابجای آمریکا را سرعت میبخشد
سمیرا پورآقائی: نشریه فارن افرز در مطلبی پیروزی «دونالد ترامپ» را در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا همراه با تغییراتی نسبت به دوره نخست دانست و تشریح کرد: سیاست خارجی وی پایان برتری نابجای آمریکا را سرعت میبخشد.
پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری ۵ نوامبر (۱۵ آبان) آمریکا، هر ناظری که از نزدیک دوره نخست این رئیسجمهوری منتخب را بررسی کرده باشد، حتما از ترجیحات سیاست خارجی او و روند آن آگاه خواهد بود.
این نشریه در مطلبی با عنوان «پایان برتری آمریکایی؛ انتخاب دوباره ترامپ، قدرت ایالات متحده را بازتعریف خواهد کرد» آورده است: جهان می داند که جنبش ترامپ و شعار «شکوه را به آمریکا باز می گردانیم» سیاست خارجی چهار سال آینده دولت وی را نشان می دهد.
براساس این مطلب، دوره دوم این رئیس جمهوری در مقایسه با زمان قبلی سه تفاوت مهم خواهد داشت؛ نخست اینکه ترامپ با تیم امنیت ملی یکدستتری نسبت دور گذشته روی کار خواهد آمد.
دوم اینکه وضعیت جهان در سال جدید میلادی و آغاز به کار دولت وی نسبت به سال ۲۰۱۷ بسیار متفاوت است.
این گزارش تشریح می کند: ترامپ اینبار با اعتماد به نفس بیشتری در عرصه سیاست جهانی گام برخواهد داشت. هرچند، از اینکه وی شانس بهتری برای پیشبرد شعار انتخاباتی خود در بازگرداندن شکوه به آمریکا دارد یا خیر، مشخص نیست.
به اعتقاد نویسنده، قدر مسلم آن است که دوران برتری آمریکا به پایان رسیده است و ترامپ نیز رویههای سابق سیاست خارجی مبتنی بر آرمان های دیرینه آمریکایی را کنار می گذارد.
قوانین بازی ترامپ چه خواهد بود؟
براساس این گزارش، جهانبینی سیاست خارجی ترامپ از زمان ورود وی به دنیای سیاست آشکار بود؛ وی معتقد است که نظم بینالمللی لیبرال ایجاد شده توسط ایالات متحده، با گذشت زمان مقابل آمریکا قرار گرفته است. از همین رو وی با هدف تغییر این نامیزانی، میخواهد جریانهای اقتصادی داخلی مانند واردات و مهاجرت را محدود کند. ترامپ به دنبال آن است تا متحدان اروپایی بار بیشتری را برای دفاع از خود به دوش بکشند و معتقد است که می تواند با رهبرانی مانندولادیمیر پوتیناز روسیه یاکیم جونگ اوناز کره شمالی معامله کند تا بدین ترتیب تنش ها را در مناطق بحران زده کاهش داده و امکان تمرکز داخلی را برای واشنگتن فراهم کند.
ابزار وی هم مشخص است؛ رئیس جمهوری سابق و آینده آمریکا با استفاده از زور و تحریم اقتصادی، آماده اعمال فشار بر دولت های هدف است. وی در طول ۴ سال گذشته از خروجش از کاخ سفید به اندازه کافی شاگرد همفکر برای تیم سیاست خارجی و امنیت ملی خود گردهم آورده است. تیمی که به احتمال بسیار پایین مقاومت چندانی در برابر خواسته های وی نشان ندهند.
در مورد سایر حوزه ها مانند بخش های قانونگذاری و دادگستری، نیز مقامات بیش از دولت قبلی به افکار وی نزدیک هستند.
رئیس جمهوری منتخب همچنین بارها در مورد پاکسازی سیساتمداران و ژنرال های مخالف خود سخن گفته است و به نظر می رسد در این دوره شروع به طبقهبندی مجدد پستها و اخراج گروه ها و صداهای مخالف کند. بی شک در چند سال آینده، شاهد آمریکای تک صدا در حوزه سیاست خارجی باشیم و آن صدای ترامپ است.
فارن افرز در عین حال یادآور می شود: اگرچه این تغییرات توانایی ترامپ را برای فرماندهی دستگاه سیاست خارجی افزایش می دهد، اما تغییری در بهبود جایگاه ایالات متحده در جهان ایجاد نمی کند.
به عقیده نویسنده مطلب، بزرگترین چالش های خارجی کنونی آمریکا جنگ اوکراین و غزه است. ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی خود بارها از نحوه خروج آمریکا از افغانستان نیز انتقاد کرد و آن را باعث سقوط اعتبار و احترام ایالات متحده در سراسر جهان دانست.
این نشریه وضعیت را در اوکراین و غزه برای ترامپ مشکل ساز دانسته و می افزاید: هرچند رئیسجمهوری منتخب آمریکا ازبنیامین نتانیاهوخواسته «کار را تمام کند» و حماس را نابود کند. با این حال، فقدان چشمانداز استراتژیک نخست وزیر اسرائیل برای انجام این امر نشان میدهد که اسرائیل جنگ جاری را همچنان ادامه خواهد داد. و ترامپ باید این واقعیت را بپذیرد که خروج از جنگ های جاری در جهان دشوارتر از چیزی است که وی در گردهمایی های انتخاباتی وعده اش را می داد.
نگارنده در ادامه با بیان اینکه در حال حاضر قواعد بازی نسبت به سال ۲۰۱۷ تغییر کرده و ائتلاف ها و ابتکارات گسترده ای در سطح بین المللی به وجود آمده، به «بریکس» یا گروه اقتصاد های نوظهور اشاره کرده و اذعان می کند: کشورها و قدرت های بزرگ در برهه کنونی در ایجاد و تقویت ساختارهای خود فعال تر شده اند. همین امر سبب می شود تا تلاش ترامپ برای ایجاد تفرقه در گروه های اینچنینی شکست بخورد.
این مطلب در بخشی دیگر تشریح میکند: الیزابت ساندرزاستاد داشنگاه کلمبیا به تازگی در یک مصاحبه اعلام کرد که سیاست خارجی ترامپ دیگر مانند سال ۲۰۱۶ مرموز نخواهد بود و پیش بینی اقدامات وی در دولت جدید آسان تر است و تصمیمات ناگهانی وی دیگر مانند دوره قبل جهان را شگفت زده نخواهد کرد.
در پایان نویسنده با بیان اینکه دوران برتری ایالات متحده با آمدن دوباره ترامپ تسریع می شود، خاطرنشان کرد: ترامپ در طول تمامی دوران مبارزات انتخاباتی، وعده اخراج گسترده مهاجران را داد و آنها را به مسموم کردن خون آمریکایی متهم نمود و از سوی دیگر، مخالفان داخلی را دشمن خواند. اما با این وجود اکثریت آرای مردم آمریکا را بدست آورد. بنابراین وقتی جهان به ترامپ نگاه می کند، دیگر شاهد برتری نابجای آمریکا نخواهد بود. آنها خواهند دید که این کشور در قرن بیست و یکم چگونه خواهد بود.
دکتر منوچهر محمدی: جنابعالی با رای قاطع 16 میلیونی مردم شریف ایران به ریاست جمهوری دوره چهاردهم رسیدید و زمانی به این مقام منصوب گردید که شهید آیت الله رئیسی یک دره 3 ساله با عزت و حکمت برجای گذاشت و توانست اکثر بحران های باقی مانده از گذشته را حل و فصل نموده و روند طبیعی و جاری کشور را به خوبی و به نحو احسنت هم در حوزه سیاست داخلی و هم در حوزه سیاست خارجی بر جای بگذارد. متاسفانه ملاحظه می گردد که بعد از گذشت چند ماه از حکمرانی جنابعالی به ویژه در انتخاب همکارانتان در وزارت خانه های مختلف کسانی را برگزیده اید که عموماً در فتنه های سال 1388 و 1401 دست داشته و یا مجرم شناخته شده اند. این امر موجب تضعیف ساختار حکومتی شما خواهند شد چراکه این آقایان اگر اعتقادی به نظام داشتند، درگیر فتنه های گذشته نمی شدند و علاوه بر آن، حتی حاضر به عذرخواهی و پشیمانی هم نشده اند.
اقدام شما در قطع برق دو ساعته کشور اقدامی عجیب و ضد رشد و توسعه کشور به خصوص در بخش تولید خواهد گردید و نوعی هرج و مرج در تردد اتومیبل ها ایجاد کرده است و به نظر می رسد که زمزمه گرانی فوق العاده بنزین هم در دستور کار قرار دارد.
همه این موارد بوی یک توطئه و فتنه جدیدی به مشام می رسد و کشور را در شرایطی که درگیر یک جنگ منطقه ای هم می باشد از نظر ثبات داخلی دچار مشکل می کند. تجربه 46 ساله جمهوری اسلامی ایران و انقلاب اسلامی باید در بحران هایی که پیش آمده بودد برای دولتمردان درس عبرتی باشد تا تکرار حوادث تنخواه و برای کشور هزینه ایجاد نکند. حوادث دوران جنگ تحمیلی و فتنه منافقین و همچنین فتنه 1388 و آشوب افزایش قیمت بنزین در سال 1393و نهایتاً ماجرای شورش 1401 آیا درس عبرتی برای شما نیست؟
دکتر منوچهر محمدی: بالاخره انتخابات آمریکا که میان دموکرات ها و جمهوری خواهان با رقابت تنگاتنگ انجام شد و دونالد ترامپ به ریاست جمهوری رسید و کنگره سنا هم در اختیار جمهوری خواهان قرار گرفت. سیاست دونالد ترامپ همانطور که در دوره اول مطرح کرده بود به طور عمده متوقف بر سیاست داخلی بوده و سیاست خارجی او تحت الشعاع سیاست داخلی می باشد. او در سیاست خارجی به دنبال کاهش تنش ها و پایان دادن به جنگ های موجود در اوکراین و غرب آسیا می باشد و این امر با سیاست خارجی جمهوری اسلامی مغایرتی ندارد اگرچه خصومت و دشمنی آمریکا تحت حاکمیت دونالد ترامپ همچنان ادامه خواهد داشت و احتمالاً همچنان برتبل تحریم های شکننده خواهد کوبید ولی نه جرات و نه توان درگیری نظامی با جمهوری اسلامی را دارد همانطور که در دوره قبل بعد از عملیات نظامی ایران علیه آمریکا در پایگاه عینالاسد هیچگونه عکس العملی از خود نشان نداد چراکه به خوبی می دانست هر نوع درگیری نظامی با ایران، موقعیت و جایگاه او را در منطقه به خطر خواهد انداخت چراکه وجود پایگاه های نظامی متعدد در جنوب خلیج فارس و دریا هدف های بسیار نزدیکی برای ضربه خوردن توسط موشک های کشور ما خواهد بود و بنا به گزارش کارشناسان نظامی بی طرف در چنین نبردی پیروز نهایی جمهوری اسلامی خواهد بود نه آمریکا!
دونالد ترامپ اگرچه در ظاهر اینطور نشان می دهد که ممکن است تصمیمات غیر اخلاقی بگیرد ولی در عمل نشان داده است بسیار محتاط می باشد. در مورد مسئله بحران فلسطین و جنگ غزه و لبنان به نظر می رسد که به دنبال تحمیل آتش بس بر رژیم اسرائیل و دولت نتانیاهو باشد و با توجه به مقاومت بی نظیر سایر گروه های مقاومت از جمله حزب الله در لبنان، انصارالله در یمن و مقاومت اسلامی در عراق، نتانیاهو چاره ای جز پذیرش آتش بس ندارد و ما به زودی شاهد پیروزی مجاهدین حماس در غزه و حزب الله در لبنان خواهیم بود. انشالله ...
دکتر منوچهر محمدی: چند روز دیگر «انتخابات ریاست جمهوری ایالت متحده آمریکا» انجام و نهایتاً «دونالد ترامپ و یا کاملا هریس» انتخاب خواهند شد. در اینجا این سوال مطرح است که انتخاب هریک از آنها چه تاثیری بر تحولات منطقه غرب آسیا به ویژه، بر بحران فلسطین و جنگ ناسرانجامی که از یک سال قبل در منطقه میان رژیم اسرائیل از یک طرف با حمایت آمریکا و اروپا و با جبهه مقاومت متشکل از حماس، حزب الله، انصارالله و مقاومت اسلامی عراق با حمایت و پشتیبانی جمهوری اسلامی از طرف دیگر در جریان است خواهد گذاشت؟
تردیدی نیست که هم دموکرات ها و هم جمهوری خواهان تحت تاثیر لابی صهیونیستی اِیپَک (کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل)، از رژیم جعلی اسرائیل حمایت تمام قد کرده و بعد از این هم خواهند کرد.
تنها مسئله ای که بر خلاف تمایلات نظام حاکم در آمریکا تحت تاثیر نسل کشی و جنایت های رژیم اسرائیل رخ داده، مخالفت ها و تظاهرات رخ داده شده در دانشگاه های معروف آمریکا و کشورهای اروپایی بوده است.
این پدیده بی سابقه بعنوان یک «عنصر فشار» بر روی تصمیم گیرندگان سیاست خارجی دولت آمریکا و اتحادیه اروپا به تدریج آثار خود را برجای گذاشته و آنها که تاکنون افکار عمومی را در جهت تعاملات خود شکل می دادند ناچار خواهد کرد تا جایگاهی برای افکار فزاینده ضد صهیونیستی باز کنند.
این پدیده یعنی نفرت و بیزاری نسبت به یهودیان و به ویژه صهیونیست ها که سابقه ای تاریخی در میان ملت های مسیحی دارد مجدداً مطرح گردیده و آنچه را که بعنوان یهودستیزی مطرح می گردید دوباره جان تازه ای به خود گرفته است.
اگرچه غرب گرایان در داخل ایران تصور می کنند روی کار آمدن دموکرات ها، برای آنها نه برای کشور ما، گشایشی ایجاد خواهد کرد و بیهوده و امیدوارانه به نتایج انتخابات چشم دوخته اند تجربه گذشته 46 ساله جمهوری اسلامی نشان داده است که هیچ فرقی میان این دو حزب در حاکمیت آمریکا و در رابطه با جمهوری اسلامی نمی باشد. چنانچه پیروزی انقلاب اسلامی در زمان دموکرات ها ضربه ای هولناک بر پیکر نظام استکباری آمریکا وارد آورده و هنوز هم وارد می آورد، بطوریکه تمام نقشه های آمریکا را در مورد منطقه خنثی نموده و اجازه نداده است که آنطور که آمریکایی ها می خواهند نقشه های خود را عملیاتی کنند.
طرح هایی مانند خاورمیانه بزرگ، خاورمیانه جدید و پیمان ابراهیم از جمله نقشه هایی است که آمریکا برای این منطقه مطرح کرده و حمله آنها با ناکامی مواجه گردیده است.
حادثه هفتم اکتبر 2003 ضربه جبران ناپذیری بود که نه تنها ادامه حیات رژیم اسرائیل را با مشکل مواجه کرده است بلکه تاثیر این عملیات بر ناکامی آمریکا در اجرای طرح های خود در منطقه گذارده است و با توجه به مشکلات عظیمی که دولت آمریکا در مسائل داخلی دارد، بعید است که رئیس جمهور آینده اعم از اینکه دموکرات باشد با جمهوری خواه بتواند تاثیری بر مسیر بازگشت ناپذیر افول آمریکا و با فروپاشی رژیم اسرائیل بر جای گذارد.
دکتر منوچهر محمدی: رژیم غاصب صهیونیستی چشم بسته و مذبوحانه با ترور فرماندهان جبهه مقاومت همچون «سید حسن نصرالله»، «اسماعیل هنیه» و اخیراً «یحیی سنوار» تلاش می کند تا موقعیتی پیروزمندانه به خود بگیرد و اگرچه این شهادت ها موقتاً میتواند به سربازان اسرائیلی روحیه بدهد ولی، این امر موجب میشود تا آنها در مبارزه علیه رژیم اشغالگر قدس راسختر گردند.
تجربه ترورهای گذشته فرماندهان مقاومت توسط رژیم صهیونیستی نشان داده است که هر چقدر این ترورها انجام شده است نه تنها آنها را ضعیف نمی کند بلکه، آنها را قدرتمندتر نموده است.
ترور «شیخ احمد یاسین» بنیانگذار جبهه حماس، «عبدالعزیز رنتیسی» را به جایش آورد و شهادت هنیه، اسطوره ای بنام «یحیی سنوار» که قهرمانی بی بدیل بوده است جایگزین او کرد و همین شرایط در جبهه حزب الله لبنان هم وجود دارد بدین معنا که، ترور «سید عباس موسوی» مجتهدی بزرگ به نام سید حسن نصر الله را که خود نابغه ای بی بدیل بود را روی کار آورد و ایشان به مدت بیش از 3 دهه در آموزش و تربیت نسل جوان حزب الله موجب پای گذاری ساختاری قدرتمند و بی بدیل گردید بطوریکه به جرات می توان گفت او خالق مکتبی بود که راه را برای آیندگان در جبهه حزب الله هموار نمود.
آموزه ها، روش ها و راهبردهای اتخاذ شده توسط سید حسن نصر الله همچنان چراغ راه جانشینان خواهد بود و این از حماقت رژیم صهیونیستی است که فکر میکند با شهادت این فرماندهان برجسته، موجب ضعف و فروپاشی جبهه مقاومت می گردد.
امام سجاد (علیه السلام) می فرمایند: «الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء/به معنی: خدا را شکر که دشمنان ما را احمق آفرید».