prof-mohammadi.ir

شهادت سردار بزرگوار عارف، سیاس و رزمنده ستاره کویر کرمان حاج قاسم سلیمانی را خدمت همه شما عزیزان و همه ملت ایران تبریک و تسلیت عرض می کنم.

بسم الله الرحمن الرحیم

مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضى نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وَما بَدَّلوا تَبديلًا﴿۲۳﴾ 

   سوره مبارکه الأحزاب[1]

شهادت سردار بزرگوار عارف، سیاس و رزمنده ستاره کویر کرمان حاج قاسم سلیمانی را خدمت همه شما عزیزان و همه ملت ایران تبریک و تسلیت عرض می کنم.

بحث من سه قسمت است؛ قسمت اول: مربوط به زندگی نامه حاج قاسم است (واقعا حاج قاسم کی بود)، بخش دوم: راجب حماقت امریکا در زدن حاج قاسم، بخش سوم: عبرتی که باید از شهادت حاج قاسم بگیرند مخصوصا آن کسانی که هنوز امید به کدخدا دارند و غرب را قبله آمال و آرزوهای خود می بینند بفهمن که واقعا این شیطان بزرگ که به حق نام درستی که امام ما برای امریکا قائل شد کیست؟

بخش اول

حاج قاسم در یک روستایی در دل کویر به نام «قنات ملک» دیده به جهان گشود، از پدر و مادری متدین و وارسته و در عین حال روستایی، این ستاره کویر از همان آغاز گل کرد و در مبارزاتی که در سن 15 سالگی در رژیم شاه داشت و 19 سالگی با پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست واقعا روح بسیار تا بسیار لطیفی داشت و یک نابغه بود. من در دوران این چهل سال به جرات می توانم بگویم که کمتر نابغه ای را مثل حاج قاسم ما شاهد بودیم.

حاج قاسم خود بنیانگذار لشگر 41 ثارالله در کرمان بود و این لشگر در دوران جنگ تحمیلی حماسه های آفرید، بسیاری از نردیکان ما جزء فرماندهان این لشگر بودن و جالب این است که برخلاف شرایط کرمان که معروف است به این که خاکش روان است و آبش ساکن و کرمانی های که اصلا آب ندیدن که جز خاک و شن های روان چیزی رو در انجا ندیدیم. از آن ها غواصانی ساخت حاج قاسم که توانستن عملیات فتح فاو را با زدن به رودخانه اروند تحقق دهند. واقعا من تعجب می کردم که ما خودمان هم از کسانی بودیم که در آنجا بزرگ شدیم در آنجا استخری ، رودخانه ای نبود که غواص تربیت کند ولی این مرد با قدرت و سلابت توانست از بچه های رزمنده کرمانی غواصانی بسازد که این غواصان توانستن فتح فاو را برای ما رقم بزنند.

بارها صحبت می شد که شما چه کردی که توانستی این کار بکنی از مردان کویر، چنین غواصانی بسازی که بتوانند به دریا بزنند و بتوانند از اروند بگذرن و فتح فاو را رقم بزنند. این کمتر در رابطه با قدرت و نبوغ این فرمانده بزرگوار نوشته شده، ولی واقعیتیس که توانست عملی بکند در دوران جنگ تحمیلی کرد ما وارد سرزمین فاو شدیم.

حاج قاسم تا تمام دوران جنگ در حال فرماندهی بود تا بعد از جنگ فرماندهی سپاه قدس به او داده شد. واقعا برای کسی که از کرمان بیرون نیامده بود، منطقه را نمی شناخت ولی انچنان توانست با همان نبوغ ذاتی که داشت بتواند واقعا بر منطقه سلطه پیدا کند و آنچنان محبوبیتی در دل هم مردم و هم مسئولین مقاومت پیدا کند. من خاطرم میاد که بشار اسد گفته بود «اگر بین من و حاج قاسم در سوریه رقابت باشد من یقین دارم که رای حاج قاسم بیشتر از من است». این چنین فردی محبوبیت عجیبی پیدا می کند در انجا ما حاج قاسم را تنها فرمانده سپاه قدس نمی دیدیم بلکه من بارها در سخنرانی هام گفتم حاج قاسم وزیر خارجه حضرت اقا بود در منطقه که بیشتر از سفرای انتخابی در منطقه از اعضای سپاه قدس بودند و هستند یعنی او بود که اداره می کرد او بود که با صلابت توانست پیش ببرد او بود که تو دهنی به رئیس سازمان CIAزد و حتی حاضر نشد نامه او را باز بکند او بود که فرمانده عملیات امریکایی می گفت که من هر سنگی که بر می دارم یک سپاهی و یک حاج قاسم در زیر آن در برابرم می بینم. بله ایشون به تمام معنا نفوذی پیدا کرده بود و این نفوذ، نفوذ جهانی بود و واقعا خار چشم استکبار جهانی بود و بارها هم فرماندهان امریکایی به عنوان یک فرمانده با نفوذ در منطقه از او یاد می کردند و می گفتند که او دشمن ماست ولی واقعا به عنوان یک فرمانده قدرتمند آن ها را خیلی خوب ببینیم که دارد با قاطعیت پیش می رود.

من یادم میاد که جنگ 33 روزه که در منطقه شروع شد حاج قاسم از طرف حضرت اقا مامور شد که برود و به کمک سید حسن نصرالله و رزمندگان حزب الله بشتابد و جالب این بود که بیشتر تجهیزاتی که مورد نیاز حزب الله بود او می توانست با یک آیه شریفه «وَ جَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدّاً وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدّاً فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ»[2] گفتن از جلوی چشم رژیم صهیونیستی و ماهواره های آن ها بگذرد و برسونه و یک کدوم از این کامیون ها و تجهیزات می برند صدمه نبینند اون برای همه رهبران مقاومت عزیز و اسوه ای بود که می بایست از او پیروی بکنند. او دستور نمی داد بلکه توصیه می کرد و توصیه او برای رهبران مقاومت حکم فرمان داشت. این ابو مهدی المهندس معاون حشد الشعبی بارها گفته بود «رابطه من با حاج قاسم رابطه سرباز و یک فرمانده است من سرباز او هستم او هر چه بگوید اطلاعت می کنم». او با شجاعت خودش و حرکت جلوی نیروهای مقاومت توانست واقعا یک ترسی و دلهره ای بر دل این داعش ها بیاندازد که اصلا باور نمی کردند که در حرکت های که برای مبارزه با داعش بود او این چنین میاد و در صف اول جبهه حرکت میکند و به خودی خود قدرت شجاعت و به بقیه رزمندگان میداد او توانست در منطقه یک سپاه بین المللی در مقاومت به وجود بیاورد. سپاهی که هم از افغانستان هم از لبنان هم از یمن هم از عراق هم از پاکستان و حتی از جاهی دیگر ملحق شده بودن به جبهه مقاومت تحت فرماندهی حاج قاسم یعنی کس دیگه ای را قبول نداشتن جز فرماندهی حاج قاسم را قبول داشتن او یک روحیه و نبوغی داشت که این روحیه و نبوغش همه را جذب می کرد.

شما اگر یک برخورد با او داشتید واقعا جذب او می شدید بسیار هم متواضع بود و ذره ای اون روحیه بالا دیدن خودش، فرمانده دیدن خودش سرلشگر دیدن خودش در او احساس نمی کردید. بنابراین او قهرمانی بود جهانی که این قهرمان جهانی از دل کویر بلند شده بود از دل روستا بدون اینکه درس مکتب های جدید را خونده باشد و در بحث های سیاسی که اغلب با هم داشتیم حرف های که می زد من خاطرم هست که واقعا نشانگر قدرت تحلیلی بسیار خوب و ارزشمند او بود. او همواره آرزوی شهادت داشت و بار ها هم گریه می کرد که من از غافله شهدا مثل شهید احمد کاظمی عقب موندم ولی خداوند او را ماموریت داده بود که رسالت خودش در ایجاد یک ساختار و یک مکتب در این منطقه به اتمام برساند و این کاری بود که انجام داد و امروز اگر چه شهید حاج قاسم بین ما نیست ولی به طور قطع این را عرض می کنم او در ماموریت خودش در جبهه مقاومت و یک مکتب مقاومت در منطقه موفق بود. بلکه می توانیم به جرات بگوئیم که حاج قاسم اگر حیات او برای جامعه اسلامی، حیاتی پربرکت بود شهادت او به یقین پر برکت خواهد بود. ان شاءرالله. خداوند او را با ارواح طیبه شهدا محشور بفرماید.

پایان بخش اول

شما عزیزان می توانید صوت کامل سخنرانی را ازاینجا دانلود فرمائید.

• < قبلی
• بعدی >