منوچهر محمدی
بسمه تعالی
اگر به جای رئیس جمهور می بودم چه می کردم؟
در شرایط حساس فعلی و در شرایطی که دولت امریکا (کدخدا!) بر خلاف همه اعتمادی که به او کردیم و امضا وزیر خارجه او را تضمین شده می دانستیم! و بر خلاف همه موازین بین المللی و قلدر مآبانه توافق نامه برجام را پاره کرده، اگر جای رئیس جمهور محترم بودم دو کار می کردم؛ اول آنکه مروری بر قولها و وعده های داده شده به ملت و تصمیمات متخذه خود و عملکرد دولتم در پنج سال گذشته می کردم، آنگاه تصمیمی درست و در جهت مصالح و منافع ملت و نظام جمهوری اسلامی اتخاذ می کردم.
1- در حالیکه:
- در مبارزات انتخاباتی سال 92 به مردم وعده داده بودم که "کاری خواهم کرد که هم سانتریفیوژ ها بچرخد و هم چرخ اقتصاد کشور به چرخش درآید".[1] ولی مع الاسف هم سانتریفیوژ ها از چرخش افتاد و چرخ اقتصاد کشور نیز به گردش درنیامد!!.
- در مذاکرات سرنوشت ساز هسته ای به مردم وعده داده بودم که حل همه مشکلات کشور اعم از آب مردم، هوای مردم، محیط زیست مردم، ریزگردها، تنفس مردم، اشتغال، صنعت و... در مقابل برداشتن و رفع تحریم ها حل شود،[2] در عوض همه دست آوردهای دانش هسته ای را در طبق اخلاص تسلیم کردم و تنها یک دکوری از آن باقی گذاشتم و نه تنها هیچ مشکلی از مردم رفع نگردید و تحریم ها هم برداشته نشد بلکه بر تحریم های دشمن همه روزه اضافه گردید.
- در آماده شدن برای شرکت در مذاکرات بجای اینکه با دست پر و بی نیازی و یا به اصطلاح بجای آنکه با سیلی! هم که شده صورت خود را سرخ نمایم و با پشتوانه قدرت و عزت ملی و انقلابی بر سر میز مذاکره بروم مواضعی ذلیلانه و به غلط اتخاذ و اعلام کردم که «خزانه ما خالی است» و « اقتصاد ما بمراتب بدتر از آنچه که فکر می کردم می باشد » و وزیر خارجه من هم اعلام می کند که « امریکا می تواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را نابود کند»[3] و... تسلیم وار و با یک نوع وادادگی پشت میز مذاکره نشستیم که بدیهی بود نتیجه همین شده که همه چیز را بدهیم و هیچ چیز نگیریم و به غلط ادعا کنیم که بازی برد- برد را انجام دادیم!!
- دست آورد برجام را که به قول مدیران خودم از جمله اعتراف رئیس کل بانک مرکزی تقریبا هیچ بود از آن به عنوان «آفتاب تابان»[4] ، « ابر گذران»[5] ، « توافق قرن»، «باغ سیب و گلابی»[6] و... تمثیل بزنم و بعد از گذشت پنج سال که از برجام هیچ چیز حاصل نیامد، ادعا کنم که برجام توانست سایه جنگ را از سر کشور بردارد!!!
- به جای آنکه از نظرات دلسوزانه جمع منتقدان در کشور بهره ببرم و آنها را به کمک بگیرم آنها را با شلاق اتهامات هم چون؛ کاسبان تحریم[7]، تازه به دوران رسیده، تخریب گر و .. نواخته و کلکسیونی از دیگر ناسزاها همچون؛ بیسواد، کم عقل، مزدور، و... نثار آنها نموده و آنها را به جهنم حواله بدهم.
- بجای آنکه کارشناسان متعهد و مورد اعتماد حقوقی، بانکی و مالی در تیم مذاکره کننده بگمارم، اجازه دادم اشخاص دو تابعیتی و مشکوک که عموما سر بر درگاه دشمن سپرده بودند بکار گرفته شده و آنها هم بجای دفاع از منافع جمهوری اسلامی برای دشمنان ما جاسوسی کرده و نظرات و منافع آنها را در توافق نهایی ما بگنجانند.
- نه تنها به خطوط قرمز نظام و رهبری بی اعتنایی کرده و آنها را در توافق نهایی لحاظ نکردم بلکه حتی شروط 29 گانه را در پذیرش برجام هم رعایت نکردم چرا که از اول تصمیم غلط خود را گرفته بودم و بر این اصل تکیه کرده بودم که "هر توافق بدی هم بهتر از عدم توافق" می باشد!!! .
- در حالی که به زیاده خواهی های دشمن آگاه بودم و می دانستم و به ما هشدار داده شده بود که دشمنان ما توافق هسته ای را نه پایان دشمنی بلکه آغاز کار عقب نشینی ما می دانند و با برنامه ریزی برای تسلیم قطعی ما و بدنبال برجام های دیگر هستند. مع الاسف تسلیم این زیاده خواهی شده و برجام های دیگری را در زمینه امور بانکی و مالی ((FATF نفتی (IPC) فرهنگی) 2030( و... یواشکی و محرمانه پذیرفته و آنها را اجرایی کردم و در حقیقت همه اصول و ارزشهای اسلامی و انقلابی کشور را به حراج گذاشتم وهم آنقدر مفتون افسانه برجام و رفع تحریم ها روی کاغذ شده بودم که در مبارزات انتخاباتی دور دوم هم در سال 96 مغرورانه ادعا کردم که کاری خواهم کرد که بقیه تحریم های غیر هسته ای هم برداشته شود[8] !!!
اگر بخواهم همه شاهکار های!! خود را در این رقعه به رشته تحریر در آورم بحر طویلی خواهد شد که از حوصله خوانندگان عزیز خارج خواهد بود و به همین بسنده می کنم .
2- اینک که صادقانه بر این کارنامه پنج ساله خود گذر می کنم می بینم جز خسران و ندانم کاری دست آورد دیگری برای ملت به ارمغان نیاورده ام. در این شرایط حساس و سرنوشت ساز من دو راه در پیش رو دارم یا اینکه با لجبازی و نخوت و غرور برای سه سال آینده -که از دوره دوم ریاست جمهوری من باقی مانده- هم چنان همان روش ها را دنبال می کنم و بر طبل توخالی برجام بکوبم که یقینا بر خسارات و ضایعات مترتبه افزوده و ضمن اینکه هیچ مشکلی از مردم حل ننموده بلکه بر مشکلات کشور نیز بیفزایم و خود را بیش از پیش شرمنده ملت بدانم.
و یا اینکه صادقانه و در مقابل وجدان خود و محضر خدای متعال و ملت شریف ایران عاجزانه به عملکرد و اشتباهات خسارت بار کارنامه پنج ساله خود اعتراف نموده و از ملت شریف ایران عذرخواهی نموده و طلب عفو نمایم و با استعفای خود از این مسئولیت سنگین کناره گیری نموده و اجازه دهم تا ملت، دیگری را که شایسته تر از من می دانند انتخاب نمایند.
اگر بجای رئیس جمهوری بودم یقینا این راه را انتخاب می کردم!!!
14/01/1394
17/03/1394
14/09/1392
7/07/1395
20/01/1396
2/08/1395
18/02/1396
23/02/1396
|
قدرت منطقه ای یا منطقه قدرتمند!!
جناب آقای دکتر ظریف در شورای روابط خارجی امریکا در کمال تعجب و شگفتی و در تقابل با سند مصوب چشم انداز بیست ساله 1404 که نهایت آن دستیابی به قدرت اول منطقه ای بوده است. اعلام می دارد «که ما باید بجای پیگیری قدرت منطقه ای شدن بدنبال منطقه قدرتمند» در این منطقه حساس و استراتژیک جنوب غرب آسیا (خاورمیانه) باشیم!!
اولا- از آقای دکتر ظریف باید سوال کرد جنابعالی به عنوان وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی این پیشنهاد را از طرف جمهوری اسلامی مطرح می کنید که دقیقا در تقابل با راهبرد مصوب جمهوری اسلامی می باشد و یا اینکه نظر شخصی خود را اعلام می دارید؟ که در چنین شرایطی و در جایگاه وزیر امور خارجه، نه اجازه دارید و نه حق دارید راهبردی را که دقیقا در تناقض با راهبرد نظام جمهوری اسلامی می باشد.ارائه دهید
ثانیا- یقینا و بخوبی می دانید که طرح «منطقه قدرتمند» آنهم در شرایطی که در این منطقه یک تقابل و جنگ تمام عیار میان دو جبهه می باشد، که در یکی دولت های مرتجع و تحت سلطه قدرت های مستکبر جهانی حضور دارند که با تمام توان برای نابودی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی خود را متعهد دانسته و گام بر می دارند و در کنار آنها رژیم اشغالگر و غاصب صهیونیستی اسرائیل قرار دارد که در قاموس خود، برنامه از «نیل تا فرات» را همچنان در اهداف خود حفظ کرده و پرچم ننگین خود را نیز با تکیه بر همین هدف تصویر کرده است و روزی نیست که ملت مظلوم فلسطین را به خاک و خون نکشد و در جبهه دیگر دولت هایی هستند که به برکت انقلاب اسلامی از بند سلطه قدرت های سلطه گر رهایی یافته و امروز به جبهه مقاومت معروف می باشند و این دو جبهه نه تنها با هم در تضاد ایدئولوژیک و استراتژیک می باشند بلکه هر یک برنامه شکست و نابودی جبهه مقابل را در سر لوحه سیاست های خود قرار داده اند و هیچ امکان سازش و آشتی میان آنها وجود ندارد و رابطه این دو جبهه بر اساس بازی همه یا هیچ می باشد که از دهه ها قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ابعاد نظامی، سیاسی و فرهنگی در جریان است.
اینک از آقای دکتر ظریف باید سوال کرد که در اجرایی و عملیاتی کردن نظریه جنابعالی ، کدامیک از این دو جبهه باید نسبت به جبهه مقابل از اهداف و راهبرد های خودشان عدول کنند تا به زعم جنابعالی بتوانند منطقه قدرتمندی را شکل دهند. آیا رژیم اسرائیل و دولت های مرتجع تحت سلطه حاضرند به نفع جبهه مقاومت که جمهوری اسلامی در راس آن است و جنابعالی بعنوان وزیر امور خارجه این کشور هستید- که متاسفانه ارائه دهنده چنین طرحی می باشید- از موضع خود عدول کنند؟ یا اینکه جمهوری اسلامی و جبهه مقاومت باید از کلیه حقوق، ارزش ها و اصول حاکم بر سیاست ها خود دست کشیده و هم تسلیم نظام سلطه شده و هم رژیم نامشروع اسرائیل را به رسمیت بشناسد و هم در مقابل کدخدا، سر تسلیم فرود آورند. راستی! آیا فکر کرده اید که چه راهبرد مضحک و غلطی را آن هم بعنوان یک مقام رسمی جمهوری اسلامی مطرح می کنید؟
ای کاش یا وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی نمی بودید و بعنوان یک مقام دانشگاهی هر چه دلتان می خواست می گفتید و یا اینکه حداقل و صراحتا در حضور دوستان امریکایی خود در شورای روابط خارجی تفکیکی مابین نظرات شخصی و امریکایی پسند خود و سیاست مصوب جمهوری اسلامی قائل می شدید؟!!
زهی خیال باطل –
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی این ره که تو می روی به ترکستان است
دکتر منوچهر محمدی
1397/02/06
بسمه تعالی
دکتر منوچهر محمدی
95/12/10
رئیس جمهور جدید امریکا به کجا می رود؟
مقدمه: پیروزی دونالد ترامپ، مرد جنجالی و شگفتی ساز قرن!، در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نه تنها موجب حیرت و تعجب همه تحلیلگران سیاسی و ناظران جهانی گردید بلکه موجب سردرگمی برای همه کارگزاران و دولتمردان کشورهای جهان و حتی احزاب دموکرات و جمهوری خواه در امریکا گردیده و از این رئیس جمهور نوظهور با عناوینی همچون دیوانه، غیر متعادل، غیرقابل پیش بینی، هرج و مرج طلب و ساختارشکن یاد می کنند!!!
اینجانب که با دقت هرچه تمام تر مبارزات انتخاباتی و همچنین مواضع اتخاذ شده دونالد ترامپ چه در دوران مبارزات انتخاباتی و چه بعد از پیروزی او را پیگیری می کردم، به این جمع بندی رسیدم که بر خلاف آنچه که گفته می شود ترامپ نه دیوانه است و نه غیر قابل پیش بینی بلکه به خوبی می داند که چه می کند و به کجا می رود.
من او را چیزی شبیه یک صاعقه آسمانی و عذاب الهی تشبیه کرده ام که با ساختار شکنی دارد بر فرق صاحبان قدرت و ثروت در امریکا و نظام سلطه جهانی فرود می آید و بخاطر مظالمی که طی چندین قرن بر ملل مظلوم جهان وارد آمده است تاوان می دهد و در این راستا دارد ساختار نظام سلطه را در هم می شکند و همه قواعد حاکم بر این ساختار را زیر پا گذارده و آنها را به چالش کشانده است.
۱_ ترامپ از درون جامعه سرمایه داری و بدون هیچ پیشینه سیاسی وارد گود سیاست گردیده و از آنجا که در تجارت و اقتصاد سرمایه داری موفق بوده است اینک که به جهان سیاست وارد شده است از همان دریچه و بر اساس همان قاعده هزینه و فایده مادی به آن نگاه می کند و وظیفه و رسالت خود می داند که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا تنها در حفظ منافع مادی شهروندان امریکا که تا کنون به نفع اقلیتی از صاحبان قدرت و ثروت و لابی های قدرتمند نادیده گرفته شده بود تلاش کند.
۲- او با استدلال به این امر که جنگ های مستقیم و دخالت های نظامی امریکا در سراسر دنیا همچون جنگ های کره، ویتنام، عراق و افغانستان ثمری جز اتلاف هزینه و جان امریکایی ها نداشته و خسارت بار بوده اند، سیاست خود را بر مخالفت با جنگ سالاری و جنگ افروزی می داند.
۳- او در رابطه با متحدین اروپایی و تحمل هزینه های ناتو تجدید نظر نموده و مدعی است که وجود ناتو و اتحادیه اروپا برای دولت امریکا جز هزینه، نفع دیگری در بر ندارد و اگر اروپایی ها آن را مناسب مصالح خود می دانند باید هزینه های مترتبه را خود بپردازند و نباید بر دوش امریکا باشد و در عین حال مشکلات داخل اروپا همچون مسئله اوکراین را خود حل کنند و انتظار نداشته باشند که امریکا در روابط خود با روسیه و با سایر قدرت ها به مدد آن ها آمده و مسئولیت حل آن ها را از امریکا بخواهند.
۴- ترامپ بر این باور است که جمهوری خلق چین با تسخیر بازار بزرگ امریکا با کالاهای ارزان قیمت خود موجب تعطیلی کارخانجات تولیدی داخل گردیده و کارگران امریکایی را از کار بیکار کرده است و بنابراین چین باید بپذیرد که با پرداخت تعرفه های جدید، رقابت پذیری با تولیدات داخل،صنایع تولیدی امریکا نجات می یابد.
۵- او اعتراف می کند کشوری که با داشتن ۲۳ هزار میلیارد دلار بدهی در شرف ورشکستگی و فروپاشی از درون است چگونه می خواهد و می تواند ادعای ابرقدرتی نموده و هزینه های سنگین آن را بپردازد. پس بهتر است به درون خود بازگشته و مشکلات خود را برطرف نماید.
۶- نگاه ترامپ به سیاست از درون اقتصاد و نفع و زیان مادی آن می باشد. سیاست بازی های حاکم بر جامعه امریکا را نادیده گرفته و به چالش کشیده است و به همین جهت است که حتی جمهوری خواهان حاکم بر کنگره امریکا نسبت به سیاست های ترامپ نظر خوشایندی ندارند.
7- در مورد مقابله با تروریسم هم که در دوران مبارزات انتخاباتی به شدت به خانم کلینتون حمله می کرد و او را مسئول شکل گیری داعش و امثالهم می دانست و این سیاست را برای غرب به ویژه امریکا خسارت بار می دانست. سیاست متضادی را نسبت به دولت قبل در پیش گرفته و در این جهت سیاست همکاری با روسیه، حتی ایران و بشار اسد را پیشنهاد می کند تا بتوان نسبت به ریشه کن کردن تروریسم که بلای جان غرب شده است موفق شد.
8- نسبت به رژیم صهیونیستی همچنان مانند دولت های قبلی و با توجه به نفوذ لابی صهیونیسم در امریکا اعلام حمایت نموده و می نماید در عین حال حاضر نیست برای دفاع از آن رژیم هزینه چندانی بپردازد و یا سربازان امریکایی را به خطر بیندازد!
9- در مورد برجام و مسائل ایران سیاست تشدید تحریم ها را ادامه خواهد داد بدون آنکه برجام را پاره کند و در عین حال گزینه نظامی در راستای ضدیت با جنگ سالاری در دستور کار او نخواهد بود.
10- به شیوخ عرب و حاشیه جنوبی خلیج فارس به عنوان گاوهای شیردهی نگاه می کند که باید تا می توان آن ها را دوشیده تا مشتریان خوبی برای امریکا باشند و آن ها را خریداران پولداری می داند که می توانند در خریدهای تسلیحاتی سود قابل توجهی نصیب امریکا بنمایند.
11- در عین اینکه در ذهن خود تصمیمات و برنامه ریزی دراز مدت دارد ولی با مشت بسته عمل می کند و در عین حال قابل پیش بینی است که در آینده به چه اقداماتی دست خواهد زد.
12- حقوق بشر در قاموس ترامپ جایگاهی ندارد و تمسک به آن بر خلاف دولت های گذشته جایگاهی ندارد.
13-ترامپ علیه رسانه ها موجود در غرب که صاحبان قدرت و ثروت و نظام سلطه را نمایندگی می کنند حمله همه جانبه ای وارد نموده است و خود تبدیل به رسانه ای شده است که خودش را نمایندگی می کند!
14- به موضوع مهاجرین و خارجی هایی که در امریکا هستند اعم از آنکه حضورشان قانونی و یا غیر قانونی است به عنوان بیگانگانی نگاه می کند که مشاغل موجود در امریکا را اشغال کرده و موجب بیکاری امریکایی هایی شده است که بعنوان شهروندان واقعی امریکا شناخته می شوند.
15- در واقع ترامپ همان نقشی را در ایالات متحده امریکا بر عهده گرفته است و مصر در اجرای آن می باشد که گورباچف در اتحاد جماهیر شوروی بر عهده گرفته بود و موجب فروپاشی ساختار حاکم بر آن ابرقدرت گردید و اگر ترامپ فرصت بیابد و او را از صحنه سیاست بهر طریق ممکن حذف نکنند باید منتظر همان سرنوشت اتحاد جماهیر شوروی برای ایالات متحده امریکا بود.
16- رئیس جمهور جدید امریکا برای دولت دوازدهم در جمهوری اسلامی هم می تواند فرصت باشد و هم تهدید باشد. در صورتی که آن دولت سیاست درون زا را در پیش گرفته و با تکیه بر توان عظیم داخل تحریم ها را ناکارآمد نماید یقیناً فرصت است و موجب اقتدار هر چه بیشتر جمهوری اسلامی خواهد شد و بموازات فروپاشی امریکا به عنوان قدرت برتر جهانی ظهور خواهد کرد.
بسمه تعالی
دولت دوازدهم و الزامات و ضرورتهای آن (منوچهر محمدی – 2/11/1395)
مقدمه: با توجه به ناکامیها و شکستهای فوق العاده در دولت یازدهم و میراث بر جای مانده از آن که چیزی جز انبوه معضلات و مشکلات و خرابی ها در طول چهار سال گذشته در حوزه مبارزه با فساد، اشرافیگری، رفع بیکاری، گردش چرخ اقتصادی به موازات چرخش سانتریفیوژهانبوده است، دولت دوازدهم که در انتخابات اردیبهشت 96 می خواهد بر سر کار بیاید باید نه تنها قدرت این را داشته باشد که ضایعات ایجاد شده در طول چهار سال گذشته را جبران نموده بلکه دولت را مجدداً بر روی ریل شایسته و طبیعی نظام مقدس جمهوری اسلامی قرار داده و آبروی رفته آن را به آن بازگرداند.
در این راستا تنها،کاندیدایی می تواند از عهده چنین کار فوق العاده و طاقت فرسایی برآید که هم دارای تیمی قوی و کارآمد باشد و هم برنامه ای انقلابی، شفاف و عملیاتی را عرضه نموده و به مرحله اجرا درآورد.
الف- تیم کاندیدای ریاست جمهوری: کاندیدای ریاست جمهوری و تیم همراه او باید از اوصاف زیر برخوردار باشند:
1- پاکدست و مردمی باشند.
2- ساده زیست و مبرا از زندگی اشرافی باشند.
3- انقلابی و تحولخواه باشند.
4- مرد عمل و کار و در عین حال مدیریتی قاطع و مشورتپذیر باشند.
5- کارشناسانی متخصص و در حوزه های مورد نیاز دولت و جامعه باشند.
6- نسبت به سوابق خود از نظر سیاسی،فرهنگی، اقتصادی بدون حاشیه باشند.
7- تقوای الهی را پیشه کنند و حدود او را رعایت نمایند.
8- خود را با تمام وجود وقف خدمت به انقلاب و مردم بنمایند.
9- در اجرای برنامه ها با سایر اعضای تیم تفاهم داشته و اختلاف نظرهای خود را برادرانه و در میان خود حل و فصل کنند و آنها را به میان جامعه نکشانند.
10- نسبت به ولایت و زعامت عظما متعبد باشند و سیاست های مدیریتی خود را در چارچوب سیاست های کلان معظم له تنظیم نمایند.
11- خود را شایسته و توانمند برای انجام مأموریت های محوله بدانند و در غیر این صورت از پذیرش مأموریت پیشنهادی خود داری کنند.
12- خود را خادم و نوکر مردم دانسته و آنها را ارباب و ولی نعمت خود بدانند و در ارائه خدمت همه آنها را به یک چشم نگاه کنند و هیچ تبعیضی میان آنها قائل نگردند.
13- در اجرای مأموریت های محوله از جناح بازی بشدت خودداری کنند.
14- رسیدگی به محرومان و مستضعفان جامعه را در اولویت کار خود قرار دهند.
15- شجاع باشند و از برخورد با مشکلات و موانع هراس به دل خود راه ندهند.
16- همواره خداوند متعال را شاهد وناظر اعمال خود دانسته و تنها رضایت او را مدنظر قرار دهند.
17- ساختار بوروکراتیک و حجیم موجود دولتی را که بزرگترین مانع پیشرفت می باشد با دست توانمند خود به ساختاری کارآمد و انقلابی تبدیل کنند و نسبت به کوچک سازی آن در چارچوب موازین قانونی لحظه ای تردید به خود راه ندهند.
18- یقین بدانند که اجرای برنامه های آنها موجب نارضایتی گروهی از حامیان ثروت و قدرت و صاحبان زر و زور خواهد گردید و از کارشکنی و جوسازی آنها نهراسیده و تنها ملاک کار خود را اجرای عدالت و بهبود شرایط زندگی اکثریت جامعه بدانند.
19- با مردم و رسانه های جمعی شفاف بوده و صادقانه آنها را در جریان همه مسائل جامعه و دولت قرار دهند و یقین بدانند که اقشار جامعه در صورت باور به صداقت و خدمتگزاری آنها علیرغم مشکلات و فشارهای وارد آمده بر آنها تحمل کرده و از تیم دولت پشتیبانی خواهند کرد.
20- از خویشاوند بازی و دوست و رفیق بازی به شدت احتراز نموده و میزان انتخاب همکاران خود را تنها بر شایستگی افراد قرار دهند.
21- از دادن وعده های غیر عملی خودداری کنند و بجای وعده های غیر عملی مردم را به صبر،تحمل و همکاری دعوت کنند.
22- از افراط و تفریط و عجله و شتاب در اجرای برنامه های خود احتراز کنند و با حوصله و تحمل و با ارائه برنامه های کوتاه مدت،میان مدت و دراز مدت کار خود را آغاز کنند و مطلقاً نگران عواقب انتخاب مجدد خود نباشند.
23- اهل شور و مشورت باشند و همواره تیمی از مشاورین خبره در کنار خود داشته و به نظرات دلسوزانه آنها توجه کنند.
24- همه اهتمام خود را صرف اجرای برنامه های خود نموده و در عمل شایستگی خود را به اثبات برسانند و از ورود به سنت غلط موجود که انتقاد و بدگویی از دولت های گذشته میباشد شدیداً احتراز نمایند و مطمئن باشند و بگذارند مردم نسبت به اقدامات آنها خود قضاوت نمایند.
25- بر این باور جدی باشند که با تکیه بر عنایات الهی می توانند در اجرای برنامه های خود موفق باشند.
26- از نفوذ افراد فرصت طلب،غیر خودی، متملق و بله قربان گوها و بویژه نفوذیهای دشمن در ساختار تصمیم گیری و حلقه اولیه خود جلوگیری نمایند.
27- از درگیری های لفظی با مخالفین و منتقدین خود شدیداً اجتناب کنند و در پاسخ به منتقدان رعایت ادبیات محترمانه را بنمایند.
28- نگذارند که ایشان را در دفتر کار خود محصور گردانیده و از تماس با اقشار گوناگون به ویژه توده های مردم محروم گردند. بلکه همواره در ارتباط و تماس با قاطبه مردم بوده و از مشکلات، درد و رنج های آنها و همچنین انتقادات و نظریات ایشان آگاه گردند.
29- مراقبت کنند که بخاطر مسئولیت واگذار شده به آنها دچار صفات رذیله عجب، نخوت و تکبر نگشته و از آن صفات و خصائل پرهیز کنند.
ب- برنامه
مقدمه: دولت دوازدهم باید دارای برنامه ای جامع، علمی و عملیاتی در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی با توجه به شرایط و اوضاع و احوال داخلی،منطقه ای و جهانی و در عین حال در چارچوبه اهداف نظام و انقلاب و نیازهای فعلی و آتی کشور و تأمین سعادت دنیوی و اخروی قاطبه مردم تحت حاکمیت خود داشته باشد و آن را به صورت مدون و قابل عرضه به افکار عمومی ارائه نماید.
در حوزه اقتصاد
1- تأمین نیازهای اولیه و معیشت همگان را در سرلوحه برنامه خود قرار دهند.
2- اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی را بطور جدی در سرلوحه برنامه های خود ببینند.
3- بومی سازی و نگاه به درون کشور و خود اتکایی را از اصول برنامه خود بدانند.
4- با افزایش و تشویق تولید بجای تجارت هم با مشکل بیکاری مقابله کنند و هم به تولید ملی به عنوان یک ارزش نگاه کنند.
5- از ورود کالاهای قاچاق به شدت خودداری نموده و در هر کجا در صورت مشاهده آنها را نابود کنند.
6- از ورود کالاهای غیر ضروری و کالاهایی که تولید آنها در کشور امکان دارد به شدت ممانعت کنند.
7- به تحریم های دشمنان نه به عنوان یک تهدید بلکه به عنوان یک فرصت نگاه کرده و از آنها استقبال کنند و آن را زمینه ای برای تقویت و گسترش تولیدات داخلی پنداشته و متخصصین داخلی را در این راستا بسیج نمایند.
8- از اسراف و تبذیر در دستگاه دولتی به شدت جلوگیری نمایند بلکه صرفه جویی را از درون دستگاه های دولتی و عمومی آغاز کنند.
9- فرهنگ مصرف تولیدات داخلی را هم تشویق نمایند و هم خود آغازگر انجام آن باشند.
10- سیاست اقتصادی خود را بر پایه بی نیازی از بیرون و تکیه بر توانمندی های درونی قرار دهند.
11- از ایجاد کارگاههای کوچک تولیدی و حتی صنایع خانگی حمایت کنند.
12- از تکیه به فروش نفت خام و سایر منابع خدادادی که تمام شدنی هم هستند خودداری نموده و بر استفاده از آنها در تولیدات مرتبط و با ارزش افزوده و بهینه سازی اقدام نمایند.
13- با تمرکز دولت بر سیاست گذاری به نظارت، همآهنگی و از تصدی گری در امور اجرایی احتراز نموده و آن را حتی الامکان بر عهده بخش خصوصی و مردم قرار دهند.
14- سبک زندگی اسلامی را در حوزه اقتصاد و فرهنگ تشویق و ترویج نمایند.
15- با توجه کامل به طبقات فرودست و بالا بردن سطح زندگی آنها شکاف طبقاتی ایجاد شده را تا آنجا که مقدور است کاهش داده و عدالت اسلامی را اجرایی نمایند.
16- اخذ مالیات و عوارض دولتی را بطور عمده بر دوش توانمندان و ثروتمندان قرار داده و از دوش طبقات فرودست بکاهند.
17- با فساد اداری و دولتی به شدت مبارزه نموده و بمحض احراز تخلف و جرم، متخلف را عزل و در اختیار مراجع قانونی قرار دهند.
در حوزه سیاست خارجی:
1- باتکیه بر اقتدار ملی و از موضع قدرت و بر اساس مبانی عزت،حکمت و مصلحت سیاست خارجی خود را ترسیم نمایند.
2- در برخورد با مستکبران به ویژه شیطان بزرگ، امریکا و همچنین انگلیس با هوشیاری و بر اساس عدم اعتماد به آنها سیاست های خود را تنظیم کنند و هرگز از تهدیدات آنها به خود هراسی راه ندهند و بدانند که همانطور که امام فرمود"امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و ما امریکا را زیر پا میگذاریم" باور داشته باشند.
3- با اجرای دیپلماسی عمومی ارتباط خود را با ملت ها و اقشار مختلف سایر کشورها توسعه دهند.
4- از جبهه مقاومت با تمام قدرت حمایت کنند و از دولت هایی که در تقابل با قدرت های استکباری هستند دعوت رسمی برای تشکیل جبهه مقاومت به عمل آورند.
5- روابط سیاسی،اقتصادی و فرهنگی خود را با سایر کشورها بر اساس احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی آنها قرار دهند.
6- با تشکیل اتاق های فکر سیاست خارجی خود را در قبال قدرت های زورگو و با توجه به مسائل و تحولات بین المللی تنظیم کنند.
7- در ائتلاف سازی با کشورهای غیر متخاصم و ضد نظام سلطه پیشگام باشند.
8- روابط تجاری، علمی، فرهنگی و سیاسی خود را با کشورهای در حال رشد و خارج از سلطه قدرت های سلطه گر گسترش دهند و تقابل با دولت های متخاصم و سلطه گر را به حداقل برسانند.
9- با توجه به اینکه در صحنه روابط بین الملل هر دولتی که اهرم های قدرت بیشتری در اختیار دارد بهتر میتواند اهداف خود را پیش ببرد تا زمانی که اهرم های قدرت لازم را در اختیار ندارند و یا قادر به خنثی کردن اهرم های دشمن نمی باشند بر سر میز مذاکره حاضر نگردند.
10- در مسئله هسته ای مراقبت شود که زمانی میتوان توفیق حاصل نمود که تنها حربه آنها را که تحریم است از کار بیندازند و آن را تبدیل به فرصت نمایند.
در حوزه فرهنگ و اجتماع
1- دولت باید مروج فرهنگ اسلامی باشد و در مقابل تهاجم فرهنگی غرب شدیداً مقابله کند.
2- زمینه ازدواج جوانان را فراهم نموده و موجبات سلامت جامعه را فراهم نماید.
3- در اجرای طرح مسکن مهر، البته با اصلاح مشکلات آن مشکل مسکن خانواده های کم درآمد را برطرف نماید.
4- در گسترش جمعیت با تشویق توالد و تناسل کمک کند و برنامه ریزی نماید.
5- با قاچاق مواد مخدر و سوداگران مرگ به شدت مقابله نموده و در عین حال وسایل لازم برای ترک اعتیاد خانمان برانداز به ویژه جوانان را فراهم نماید.
6- تفریحات سالم را ترویج و تشویق نماید.
7- ورزش همگانی را توسعه دهد.