منوچهر محمدی
بسمه تعالی
فذکر ایام الله؛ یوم الله نهم دی مبارک باد
به جرأت می توان گفت که حادثه حضور عظیم ملت ایران در تجمع بیاد ماندنی هشتم و نهم دی 1388 از حوادث عجیب تاریخ انقلاب اسلامی است که ملتی را به صورت خودجوش، مصمم و در عین حال خشمگین از نامردی های ضد انقلاب داخلی و خارجی به صحنه آورده و آنچنان طوفانی به پا کرد که همه تفاله های بازی خورده را همچون سیلی خروشان و عظیم جارو کرد و با خود برد و به زباله دان تاریخ انداخت.
این ملت بعد از 8 ماه صبر و تحمل در مقابل ترکتازی های بیرحمانه سران جنبش به اصطلاح سبز که در واقع خیابان های تهران و بعضی از شهرهای بزرگ را جولانگه غارتگری و حمله به مکان های مقدس و بویژه مساجد، مراسم عزای حسینی و جسارت به کتاب آسمانی مسلمانان جهان قرار داده و با طرح شعارهایی که بیانگر اهداف پلید آنها در براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی بود و ملت اجازه داد تا این جماعت چهره کریه و نیات غیر انسانی خود را برملا کنند. در نهم دی تحمل و طاقت این ملت به پایان رسید و دیگر خشم آنها آنچنان لبریز وجودشان شد که حرکت آنها در این روز موجب حیرت همه ناظرین و تحلیل گران خارجی گردید و بقول فهمی هویدی این روز نشان داد که این انقلاب و نظام به پشتوانه مردمی و عظیمی که در اختیار دارد و با عنایات و حمایت های الهی می تواند هم چنان بر همه چالش ها و موانع، هرچند عظیم باشد، فائق آمده و غلبه نماید و مصداق آن پیروزی امت مسلمان و حزب الله از همه اقوام و کشورها در شکست دادن تکفیریون در حلب می باشد. بجاست که دست به دعا برداشته و شکرگزار الطاف بی پایان الهی بوده که وعده های تخلف ناپذیر خود را به منصه ظهور رسانده و عینیت بخشید.
«إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ »
اگر خدا شما را يارى كند هيچ كس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از يارى شما بردارد چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد كرد و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند (160 آل عمران)
بسمه تعالی
اعتراف دیر هنگام
دکتر منوچهر محمدی
95/10/4
جناب آقای دکتر ظریف وزیر محترم امور خارجه اخیراً در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به مطالب مهمی، اگرچه دیر هنگام، و در واقع نوشدارو بعد از مرگ سهراب، اشاره و اعتراف کرده اند. ایشان گفته اند که «به حرف جان کری وزیر امور خارجه آمریکا اعتماد کردم؛ من اعتراف میکنم اشتباه کردم؛ ما با صحبت و قول آقای کری اظهار نظر کردیم؛ این اشتباه بزرگی بوده که من کردم؛ اگر استراتژی خودم را دنبال میکردم اکنون با مشکل مواجه نمیشدم؛ میپذیرم اشتباه کردم؛ مسئولیت آن را میپذیرم؛ قبلا جان کری وزیر خارجه و وزیر خزانهداری آمریکا به ما گفتند اگر قانون داماتو به سنا برود ما روشهایی داریم که جلوی آن را بگیریم!![1]»
در اینجا سؤالات متعددی خطاب به ایشان مطرح می گردد که به ترتیب زیر عنوان می شود:
1- سؤال اول این است که چرا و به چه دلیل شما به کارگزار دشمن یا به عبارت حضرت امام (ره) شیطان بزرگ در یک مذاکره بسیار مهم که بخاطر تعارض قطعی و آشکاری که میان منافع دولت متخاصم و جمهوری اسلامی انجام شده است اعتماد کرده اید؟مگر شما که نزدیک سی سال در امریکا زندگی کردید از دولتمردان امریکا شناخت کافی پیدا نکرده بودید؟مگر شما که درس سیاست و دیپلماسی را در دانشگاه های امریکا خوانده اید نمی دانستید که مکتب حاکم بر قدرتمندان و سیاست مداران امریکایی و بطور کلی جهان غرب همان مکتب ماکیاولی می باشد که خلف وعده، دروغ، تزویر و ریا را برای شهریاران تجویز نموده و مشروع می داند و در واقع جزء لاینفک سیاست و دیپلماسی آنها می باشد؟
از طرف دیگر، شما که خود را تابع ولایت و زعامت مقام عظمای ولایت می دانید و می دانستید،مگر معظم له بارها وبارها به شما و به سایر دست اندرکاران مذاکرات هسته ای هشدار ندادند که طرف مقابل شما یعنی دولتمردان امریکا قابل اعتماد نیستند و به راحتی زیر همه قول های خود می زنند؟آیا برای شما که خود را دیپلماتی کار کشته میدانید این عمل شما را در اعتماد به دشمن می توان در حد یک اشتباه عادی تلقی کرد،یا یک خطا و تخلف آشکار؟ از طرف دیگر اینک که به زعم شما به اشتباه خود پی برده اید،آیا تنها اعتراف به آن کافی است؟ آیا حداقل عذر خواهی از ملت ایران و رهبری و کناره گیری از این مسؤلیت سنگین تاوان این خطا نمی باشد؟
2- شما اضافه کرده اید که اگر استراتژی خودتان را دنبال می کردید برجام به چنین وضعی دچار نمی شد؛راستی این استراتژی شما چه بود؟ و در کجا مطرح کردید؟که امروز ادعا می کنید اگر آن طرح و برنامه را دنبال می کردید دچار خسارت های عظیمی که امروز با آنها مواجه هستیم نمی شدیم؟ در عین حال چه موانعی بر سر راه شما برای اجرای آن استراتژی که معلوم نیست چه بوده است وجود داشت که امروز از آن یاد می کنید؟
آنچه را که ما از زبان شما و بر اساس صوت و تصویر باقیمانده از شما داریم که می توان راهبرد ادعایی شما را از آن استخراج کرد، چیزی جز وادادگی و تسلیم در مقابل امریکا نبوده است؛ آنجا که شما از شیطان بزرگ هیبتی می سازید که "می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد[2]" و آنجا که عنوان می کنید" هدف ما این است که می خواهیم به نظام سلطه ثابت کنیم ما(یعنی جمهوری اسلامی) یک تهدید برای آنها نیستیم[3]".و یا آنجا که امریکا را بزک نموده و مدعی می شوید که امریکا در منطقه منافعی ندارد و ما می توانیم با این قدرت در مسائل منطقه کنار بیاییم!!؟
آیا استراتژی شما بر همین مبانی شکل گرفته بود یا چیز دیگری بود که خلاف گفتار و نوشتار باقیمانده از شما از ابتدای مذاکرات تا به امروز می باشد؟!!
به هر تقدیر، لازم است بجای توجیه اقدامات خطا و شتاب آلود خود که بر اساس نگاه و چهار چوبه و راهبردی غلط پایه گذاری شده بود این شهامت را داشته باشید که در محضر خداوند متعال و ملت شهید پرور ایران و رهبری عزیز انقلاب به خطای خود اعتراف و عذر خواهی نموده و آنچه را که به عنوان نشان لیاقت و مزایای آن به شما اعطا گردیده است به بیت المال برگردانده و خود را از ادامه این مسئولیت معاف بدانید.
(آری) این سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جویی و فساد در زمین را ندارند وعاقبت نیک برای پرهیزگاران است
بسمه تعالی
پیروزی مقاومت در حلب آغازی بر شکست نوصلیبیون منوچهر محمدی- 95/09/29
در دهه 1940 زمانی که اولین افسر صهیونیست پا در سرزمین مقدس فلسطین گذارد با صدای بلند اعلام کرد که صلیبیون بعد از یک هزاره بازگشته اند! جرج بوش پسر بعد از انفجار خود ساخته ساختمان های دو قلو در نیویورک در 11 سپتامبر 2001 که با طراحی سازمان سیا خلق گردید اولین جمله ای که بر زبان آورد این بود :"آغاز مجدد جنگهای صلیبی[1] " .
بدنبال این حرکت نمایشی به بهانه مبارزه با القاعده جنگ بیرحمانه ای را در افغانستان و عراق آغاز و کشتار فوق العاده ای از مسلمانان بی گناه با همکاری سایر قدرت های غربی به راه انداختند و در عین حال با طرح خاورمیانه بزرگ نقشه تجزیه مینیاتوری جهان اسلام را طراحی کردند و با تکیه بر قومیت های گوناگون، تجزیه کشورهای موجود اسلامی را به دولت های کوچکتر و ضعیف که این خود از ثمرات طراحی های استکبار و امپریالیسم بعد از جنگ جهانی اول بود، در برنامه خود قرار دادند.
خانم کوندالیزا رایس وزیر امور خارجه دولت نومحافظه کار جورج بوش در دوران جنگ 33 روزه علیه حزب الله لبنان مطلب جالبی را بکار برد، او گفت"این زاییدن خاورمیانه بزرگ است و وضعیت آنجا نیز درد این زایمان است.[2]"!!
اولین کشورهایی که قرار بود آغازگر اجرای این طرح باشند عراق و سوریه بود که توسط مزدوران تروریست و دست پرورده آنها تحت عنوان خلافت اسلامی به مرحله اجرا درآمد.
بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان عرب ضربه شدیدی بر نوصلیبیون وارد آورد که خود موجب هوشیاری و بیداری هر چه بیشتر ملت های مسلمان گردید. در عین حال دولت های استکباری غرب از تک وتا نیفتادند و سعی نمودند که بر موج این حرکت عمومی سوار گردیده و آن را با ایجاد تفرقه میان مسلمانان تحت عناوین گوناگون در خدمت خود بیاورند و بر همین اساس با خلق داعش و النصره و ... هم چهره اسلام رحمانی را با وحشیگری های آنها ملکوک نمایند و هم اختلافات میان شیعه و سنی را تشدید کنند، غافل از اینکه خداوند متعال مکر آنها را به خودشان باز می گرداند. (وَ لا يَحيقُ الْمَکْرُ السَّيِّئُ إِلاَّ بِأَهْلِهِ – فاطر/43)
استکبار در سوریه همه نیروها و امکانات داخلی ، منطقه ای و جهانی خود را بکار گرفت تا با سقوط دولت بشار اسد و تجزیه این کشور، تنها دولتی که هم در مقابل رژیم صهیونیستی به مدت بیش از نیم قرن ایستادگی و مقاومت نموده و هم سرپل جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان می بود از کار بیندازند و نیز کشور عراق را به سه دولت کردی، سنی و شیعی تقسیم کنند. آنها یقین داشتند ظرف کمتر از شش ماه این برنامه عینیت خواهد یافت. متأسفانه دولت اردوغان در ترکیه هم به هوس احیاء نو عثمانی گری به این توطئه شوم پیوست و با این برنامه بود که موصل در عراق و حلب در سوریه به اشغال تروریست های دست پرورده آنها درآمد.
برخلاف انتظار مستکبرین و توطئه گران، این توطئه موجب بیداری و همبستگی هر چه بیشتر مردم دیارهای اسلامی گردید و به تقلید از انقلاب اسلامی مردمی ایران که موجب بسیج توده ها گردیده بود وخود ضامن پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی شد در سوریه زمینه خلق جنبش وطنی مرکب از همه اقوام و گروه های شیعی، علوی، سنی و مسیحی گردید و در عراق هم عیناً این اتفاق با خلق الحشد الشعبی شکل گرفت و انصار الله در یمن و حزب الله در لبنان به این بسیج عمومی علیه صلیبیون ملحق گردیدند.
در حلب این تنها قومیت های مردمی بودندکه همگام با ارتش سوریه به مقابله با تروریست ها و پشتیبانان منطقه ای و جهانی آنها پرداختند سیل داوطلبان مردمی از سراسر جهان اسلام به سوی جبهه جنگ سوریه سرازیر شدند، مدافعین حرم از جمهوری اسلامی، فاطمیون از افغانستان و زینبیون از پاکستان دوشادوش برادران سوری خود جنگیدند و توانستند شکست سنگینی بر دشمنان اسلام و مسلمین وارد کرده و همه طراحی ها و توطئه های آنها را خنثی نمایند و رئیس جمهور آمریکا را مجبور به اعتراف به شکست نمایند.
بلا تردید این شکست اگرچه شکستی سرنوشت ساز برای دشمنان جهان اسلام خواهد بود ولی باید توجه داشت که موجب پایان جنگ و پایان توطئه چینی نوصلیبیون نخواهد شد و همانطور که جنگ های صلیبی به مدت دو قرن در سده دهم و یازدهم میلادی ادامه داشت این مرتبه نیز تا شکست قطعی استکبار جهانی و برقراری حکومت عدل اسلامی تحت زعامت حجت حق ادامه خواهد داشت و ملت های مسلمان باید تا رسیدن آن زمان مجهز و آماده این جنگ در همه عرصه های نظامی،فرهنگی،اقتصادی و سیاسی باشند.
بسمه تعالی
برجام نافرجام
منوچهر محمدی 95/9/20
پانزده ماه قبل، آن زمان که برجام هنوز مراحل متعدد تأییدات خود را از مراجع ذیصلاح طی نکرده بود اینجانب در مقاله ای تحت عنوان "آیا برجام به فرجام میرسد[1]" با استدلال های منطقی، علمی و متقن اثبات و پیش بینی کردم که اجرای این توافق حتی اگر همه مراحل قانونی تصویب خود را طی کند در اجرا توسط دولت امریکا به چالش کشیده شده و به فرجامی نخواهد رسید؛چرا که خمیرمایه و ماهیت تمامیت خواه و زیاده خواه استکبار به چیزی جز تسلیم کامل نظام جمهوری اسلامی در مقابل خود تن در نخواهد داد.
جالب آنکه هنوز مرکب برجام یک خشک نشده بود که برجام های دیگری را مطرح نموده و از پشت پرده مذاکرات هسته ای توافقات دیگری هم چون FATF و IPC که دلالت بر سلطه مجدد غرب بر تراکنش های مالی و ذخایر نفتی بود برملا می گردد و نهایت پروژه که چیزی جز تسلیم کامل در مقابل امریکا نمی باشد و از بازگشت ایران اسلامی به دوران قیل از انقلاب و سلطه مجدد امریکا،این دولت مستکبر، خبر می دهد.با بیانات باور نکردنی اخیر جناب هاشمی رفسنجانی در همایش مدیران آموزش و پرورش عریان می گردد. آنجا که ایشان به دولتمردان ما توصیه می کند تا از ژاپن و آلمان تسلیم شده واشغال شده در مقابل امریکا الگو بگیرند!!!
تصویب اخیر کنگره امریکا آن هم به اتفاق آرا مبنی بر تمدید ده ساله طرح داماتو یا به عبارتی قانون تحریم ایران (ISA) نه اولین و نه آخرین اقدام دولت سلطه گر امریکا مبنی بر تخلف از توافق برجام و نادیده گرفتن همه تعهدات خود می باشد بلکه اگر جمهوری اسلامی در مقابل آنها عکس العمل قاطع و جدی نشان ندهد باید منتظر تشدید فشارها و تحریم های دیگر و با عناوین گوناگون بود.
علیرغم اینکه دولت امریکا هر چند وقت یکبار لگدی محکم به برجام زده و می زند، مع الاسف دولت "تدبیر و امید" همچنان از این سند غیر قابل دفاع و عاجزانه و لجوجانه دفاع نموده و هر روزی برای آن منافعی را می تراشد. روزی آن را فتح الفتوح و آفتاب تابان می نامد، روزی دیگر به مردم وعده سیب و گلابی می دهد و روز دیگر آن را برطرف کننده سایه جنگ از سر ملت می خواند و هر زمانی که دچار تنگنا می شود آن را به مقام بالاتر حواله داده و به این استدلال واهی و دروغ متوسل می شود که همه اقدامات خود را با تأیید مقام معظم رهبری انجام داده است.!!!در عین حال نه تنها خود را از تک وتا نینداخته و همچنان ژست پیروزی و موفقیت را حفظ کرده و به صورت مضحکی خود را آن چنان قدرتمند می داند که می تواند جلوی زیاده خواهی های امریکا را بگیرد. هنگامی که رئیس دستگاه دیپلماسی در مواجهه با خبرنگاران در هند اعلام می دارد که "اجازه نخواهد داد امریکا چنین اقداماتی را انجام دهد"، آنجا که می گوید «اجازه نخواهیم داد که هیچ طرفی بهصورت یکطرفه از این توافق عدول کند»!!!!
هیچ کس نیست از جناب آقای ظریف سؤال کند که شما با چه قدرت و اختیاراتی می توانید جلوی زیاده خواهی های امریکا را بگیرید؟چرا شعار بی وجه می دهید؟ آیا فکر نمی کنید مردم در ایران و جامعه جهانی با بصیرت و آگاهی که دارند به این شعارهای تو خالی شما می خندند؟
اینک چه باید کرد؟
آقای رئیس جمهور محترم در پاسخ به انتقادات دانشجویان در دانشگاه تهران فرمودند که ضمن انتقاد راه حل نشان دهید. این خواسته بر حقی است که باید صادقانه و واقع بینانه به آن جواب داد:
1- تردیدی نیست که سیاست برون گرا وخوش بینانه دولت آقای روحانی نسبت به امریکا سیاستی اشتباه و غلط بوده است که نتیجه اعمال این سیاست در طول سه سال و نیم گذشته جز اتلاف وقت و خسارت های جبران ناپذیر که هم بر صنعت صلح آمیز هسته ای و هم بر اجرای طرح اقتصاد مقاومتی وارد آورده است که به زحمت قابل جبران و اصلاح می باشد. البته اگر برای کارگزاران این دولت به اثبات رسیده باشد و به این باور رسیده باشند که همانطور که رهبری بارها فرمودند امریکا قابل اعتماد نیست و این دولت که سیاست خود را به غلط بر پایه اعتماد به کدخدا قرار داده بود،اشتباه بوده و صادقانه به اشتباه خود اعتراف و دیگر لجوجانه از راهبرد غلط خود دفاع ننمایند، در آن صورت شاید بتوان گفت به هزینه های انجام شده و کسب این تجربه می ارزد که تا کنون شاهد چنین اعترافی نیستیم.
2- حتی در صورت اعتراف به این اشتباهات،این دولت و این دستگاه دیپلماسی با توجه به محدودیت وقت و سیاست های فاحش و غلط خود دیگر نه قادر است و نه انتظار می رود با یک چرخش 180 درجه ای بتواند هم جبران مافات را نموده و هم از موضع قدرت سیاست تهاجمی و قدرتمندانه ای در مقابل امریکا اتخاذ نماید وتنها کاری که می تواند انجام دهد عذر خواهی از ملت شریف ایران و کناره گیری از این مسولیت های سنگین و حساس و سپردن کار به مدیران و کارشناسانی که هم انقلابی باشند و هم بتوانند از عهده اعمال سیاست و راهبرد جدید برآیند، که بر اساس واقعیت های موجود در صحنه بین المللی تنظیم شده باشد.
3- واقعیت هایی که متأسفانه توسط دولت به اصطلاح "تدبیر و امید" نادیده گرفته شده است عبارتند از:
الف- امریکا نه تنها دیگر کدخدا نیست بلکه روز به روز و هرچه سریع تر به دوران افول و فرو پاشی خود نزدیک می شود و انتخاب دونالد ترامپ که بر خلاف همه پیش بینی ها بود بیانگر ضعف ساختاری نظام استکباری امریکا می باشد.
ب- با توجه به این واقعیت که در هم آوردی میان جمهوری اسلامی و دولت مستکبر امریکا، تجربه چهار دهه گذشته نشان داده است که امریکا در همه توطئه های خود علیه جمهوری اسلامی با شکست مواجه گردیده است و بارها نظام جمهوری اسلامی با تکیه بر عنایات الهی آن دولت مستکبر را تحقیر کرده است، بویژه در حوادث اخیر در منطقه غرب آسیا که دولت امریکا در لبنان ، در سوریه، در عراق و در یمن مجبور شده است شکست و ناکامی را پذیراگشته و به قدرت و نفوذ جمهوری اسلامی اعتراف و علیرغم تلاش در اجرایی کردن "طرح خاورمیانه بزرگ" گام به گام عقب نشینی نماید.
ج- شرایط بین المللی بعد از انتخاب ترامپ به سمتی می رود که دولت متحده امریکا که هم در مسائل داخلی و هم در مسائل جهانی با مشکلات عظیمی مواجه است دیگر قادر نباشد یک هم آهنگی مناسبی را با متحدین سنتی خود چه در اروپا و چه در منطقه فراهم نماید و سیاست های تهاجمی و استکباری خود را دنبال کند و لذا روز به روز بر انزوای او افزوده می گردد.
د- دولت و تیم جدید مذاکره کننده جمهوری اسلامی باید ابتدا با اجرای اقتصاد مقاومتی و تبدیل تحریم ها به فرصت ها و تکیه بر منابع داخلی زمینه لازم را طوری فراهم نماید که نه به عنوان بدهکار بلکه به عنوان طلبکار و از موضع قدرت در هر مذاکره ای شرکت نموده و بتواند امتیازات از دست داده خود را مجدداً به چنگ آورد.
4- متأسفانه دولت آقای روحانی بر پایه تصورات و فرضیات غلط راهی را در پیش گرفت که جز خسارت برای نظام جمهوری اسلامی چیزی برای ملت به ارمغان نیاورد و در تاریخ انقلاب نام خوبی برای خود بر جای نگذاشت و با ادامه این راه بار گناهان خود را هرچه سنگین تر می نماید تنها با اعتراف به اشتباهات خود و عذر خواهی از ملت شریف ایران و استغفار به درگاه احدیت شاید خداوند بر آنها عنایتی نموده و از قصور و تقصیرات آنها بگذرد.
[1] برای مطالعه این مقاله ر.ک.به :
http://prof-mohammadi.ir/index.php/component/k2/item/202-2016-06-18-05-24-45
بسمه تعالی
کاروان عظیم اربعین حسینی
ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه
چند سالی است که این حرکت سنتی عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) که با پای پیاده به کربلا می روند جوش و خروش و شکوه و عظمت عجیبی پیدا کرده است. این حرکت نه تنها از حالت محدود داخلی خارج شده بلکه جنبه جهانی و بین المللی پیدا کرده است و در واقع کربلا میعادگاه میلیونها انسان دلسوخته و عاشق آن امام همام و مرکز ثقل جهان گردیده است .
در این نهضت عظیم، جهان شاهد عینیت بخشیدن به این روایت می باشد که حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات همه بشریت است. چراغی که کانون آن در کربلای معلی و تلألو آن، همه را در اقصی نقاط عالم به سوی خود جذب می کند. در این کاروان همه از پیر و جوان، زن و مرد، سالم و معلول، از هر قوم و قبیله و ملیت، از هر زبان و نژاد از مسلمان و غیرمسلمان همه و همه حضور داشته و بر سفینه و کشتی نجات حسین(ع) خود را سوار دیده و به سوی تنها یک مقصد راهبر می شوند.
این کشتی نجات آنقدر وسیع و گسترده است که گنجایش همه عاشقان و دلسوختگان آن آزاد مرد جهان را در خود دارد و هر کسی که اراده کند و ایمان به راه حسین(ع) داشته باشد از این قافله عظیم عقب نمی ماند و از لحظه ای که اراده کند سوار بر کشتی نجات حسین(ع) است. این سفینه، دریا و خشکی و هوا و کوه و دشت و بیابان نمی شناسد و آرام و بی قرار، همه ساله در ایام اربعین حسینی که به تحقیق از ایام الله است به سمت هدف و مقصود معین و آن چراغ هدایت که در کربلا فروزان است سیر می کند.
حرکت و شکل گیری این جنبش انسانی و الهی عظیم در همه ازمنه تاریخ و در همه نقاط عالم مثل و مانندی چه از لحاظ کمی و چه از لحاظ کیفی ندارد و تنها در افسانه ها و در رؤیاها می توان آن را تجسم نمود. آنچه را که فلاسفه و اندیشمندان در عالم خیال از آن به مدینه فاضله، آرمان شهر و یا شهر خدا یاد می کردند در این مکان و در این کاروان می توان مشاهده نمود. در کجای تاریخ و در کجای جهان می توان چنین حرکت انسانی و خودجوشی را دید که میلیون ها انسان عاشق و دلسوخته با همه توش و توان رنج سفر را بر خود تحمل نموده و با پای پیاده از فاصله های دور و نزدیک بدون هیچ سازماندهی دیکته شده خود را به این کاروان عظیم الهی برسانند و همه یک شعار هیهات منا الذله را داده و آیه شریفه و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا[1] را عینیت بخشند.
در این اجتماع عظیم جز محبت ،عشق، اخوت، گذشت، فداکاری، تعاون و خدمت به یکدیگر چیز دیگری مشاهده نمی گردد. در این اجتماع عظیم اثری از سوداگری دنیایی دیده نمی شود هر کسی با هر توان و توشه ای که دارد به خدمت این کاروان می آید. برای تغذیه و تأمین آسایش و استراحت کاروانیان نه تنها اجرتی درخواست نمی گردد بلکه با خواهش و تمنا همه امکانات خود را در طبق اخلاص قرار داده و به زوار حسینی ارائه می کنند. در این کاروان عظیم جایی برای نامردان و شیاطین و مستکبران عالم وجود ندارد و علیرغم اینکه کاروانیان می دانند تکفیریان عالم در چند قدمی و چند کیلومتری آنها حضور دارند ذره ای دغدغه و نگرانی به خود راه نمی دهند و در این حرکت عظیم متجاوز از بیست میلیونی نه نیروی امنیتی و انتظامی مشاهده می گردد و نه در تقسیم کار و مأموریت احتیاجی به سازماندهی و مدیریت خاصی احساس می شود.
با وجود کثرت جمعیت استثنایی در این کاروان نه کسی بر دیگری سبقت می گیرد و نه کسی تحت فشار جمعیت صدمه می بیند و نه کسی به دیگری تنه می زند بلکه بیش از توجه و حفاظت از خود به فکر حفاظت و کمک به دیگران می باشد.
و ذکّر هم بایام الله[2]؛ به تحقیق این نهضت راهپیمایی اربعین حسینی از ایام الله است و هر بیننده با بصیرتی نور خدا را در این ایام و در این کاروان مشاهده می نماید.
امام خمینی آن اسوه تقوی و ایمان با چشم دل و بصیرت وصف ناشدنی روزی در دوران جنگ تحمیلی فرمود: "راه قدس از کربلا می گذرد."[3] و فرمود : "اگر مسلمین مجتمع بودند، هر کدام یک سطل آب به اسرائیل می ریختند او را سیل می برد."[4]
امروز به تحقیق مشاهده می گردد که این فرموده امام بزرگوار در شرف تحقق یافتن است، و به جرأت می توان گفت که این کاروان عظیم اربعین حسینی طلایهدار حرکت و جنبشی خواهد بود که به سوی قدس عزیز گسترش و ادامه راه خواهد داد و با تجمع در کربلا به سمت قدس عزیز راهپیمایی خواهد کرد و آن سرزمین مقدس را از لوث وجود صهیونیست های خبیث آزاد خواهد نمود ان شاءالله
فی الواقع این بنده حقیر با این قلم شکسته نه قادر هستم که همه عظمت این اجتماع بزرگ جهانی را و این کاروانیان حسینی را به رشته تحریر در آورم و نه این مقال گنجایش وصف آن را دارد. ولی تردیدی ندارم که این حرکت عظیم سرآغاز و زمینه ساز برای انقلاب عظیم مستضعفین جهانی و غلبه بر مستکبرین عالم و نهایتاً تشکیل حکومت جهانی اسلام به زعامت حجت حق و مهدی موعود که درود و سلام خدا بر او باد خواهد بود.
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین[5]