ورود به حساب کاربری

نام کاربری *
رمز عبور *
مرا به خاطر بسپار.

ایجاد یک حساب کاربری

پر کردن فیلدهایی که با ستاره (*) نشانه گذاری شده ضروری است.
نام *
نام کاربری *
رمز عبور *
تکرار رمز عبور *
ایمیل *
تکرار ایمیل *

prof-mohammadi.ir

باز هم بن‌بست! و باز هم رفراندوم!

بسمه‌تعالی

                                                                                                    دکتر منوچهر محمدی

بازهم بن‌بست! و بازهم رفراندوم!

«شما به بن‌بست رسیده‌اید، مملکت اسلام به بن‌بست نمی‌رسد»

امام خمینی (ره)، صحیفه امام، ج 14، صفحه 376

مروری بر تاریخ پر نشیب و فراز انقلاب اسلامی در چهار دهه گذشته نشان می‌دهد که هرزمانی که تجدیدنظرطلبان و زاویه گیرندگان از انقلاب اسلامی که بعضاً توانسته‌اند در جایگاه‌های بالای نظام جمهوری اسلامی قرار گیرند و نتوانسته‌اند زیاده‌خواهی‌های خودشان را بر نظام تحمیل نموده و از خطوط قرمز آن عبور کنند و با مشکل مواجه شده‌اند مسئله رفراندوم را مطرح می‌کنند.

 

1-    اولین مرتبه‌ای که موضوع بن‌بست و رفراندوم مطرح شد زمان اوج تعارضات و درگیری‌های لیبرال‌ها به‌ویژه اولین رئیس‌جمهور منتخب بنی‌صدر با نیروهای حزب اله در سال 1359 بود. آنگاه‌که روزنامه میزان در سرمقاله خود تحت عنوان به بن‌بست رسیده‌ایم پیشنهاد می‌کند که موضوع اختلاف میان رئیس‌جمهور بنی‌صدر و مجلس شورای اسلامی به رفراندوم گذارده شود تا مردم تصمیم بگیرند!! این پیشنهاد لیبرال‌ها با عکس‌العمل شدید امام خمینی (ره) مواجه گردید و آنجا که ایشان می‌فرماید: «شما به بن‌بست رسیده‌اید، ملت اسلام به بن‌بست نمی‌رسد همین پیرزن‌ها، پیرمردها، جوان‌ها و بچه‌ها مملکت را از بن‌بست‌ها بیرون می‌آورند» و سرانجام بنی‌صدر نه با رفراندوم پیشنهادی بلکه با عزل حضرت امام از فرماندهی کل قوا و تصویب عدم‌کفایت سیاسی او توسط مجلس شورای اسلامی ماجرا خاتمه یافت و اثبات نمود که همان‌طور که امام فرمود ملت به بن‌بست نرسید و در رفتار ضدانقلابی و ضد نظام بنی‌صدر ملت حزب اله و انقلابی بدون دست یازیدن به رفراندوم به بن‌بست لیبرال‌ها و تجدیدنظرطلبان خاتمه دادند!

2-    مرتبه دوم که موضوع رفراندوم مطرح گردید در دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و دوره ششم مجلس شورای اسلامی بود. آن زمان که افراط‌گرایان این مجلس بعدازآن که نتوانستند از طریق لوایح دوقلو خواسته خود را پیش ببرند و با اعتصاب و تحصن خود در مجلس مردم را به حمایت از خود جلب کنند و ملت بی‌اعتنا به رفتار نامطلوب آن‌ها از کنار موضوع می‌گذشت، در نامه‌ای سرگشاده با امضای 135 نفر از نمایندگان افراطی مجلس در شرایطی که رسانه‌های دشمن هم به طبل رفراندوم می‌کوبید از مقام عظمای ولایت درخواست کردند که اصل نظام جمهوری اسلامی را به رفراندوم گذاشته تا معلوم شود که آیا همچنان مردم به‌نظام جمهوری اسلامی وفادار می‌باشند یا چیز دیگری را می‌خواهند!! ولی مردم نهایتاً بدون نیاز به رفراندوم در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی که خود یک رفراندوم بود دست رد بر سینه این تجدیدنظرطلبان و افراط‌گرایان زده و آن‌ها را از گردونه مدیریت نظام خارج کردند.

3-    سومین مرحله‌ای که بازهم موضوع بن‌بست و انجام رفراندوم مطرح گردید در فتنه‌ی 88 بود آنگاه‌که مرحوم هاشمی رفسنجانی در آخرین خطبه‌ نماز جمعه که در جوی بسیار عجیب و استثنایی و در شرایطی که هیچ شباهتی به نماز جمعه نداشت و با حضور سران فتنه امثال کروبی و موسوی برگزار شد بعد از آن‌که از نظام درخواست کرد نسبت به آزادی زندانیان فتنه‌گر اقدام گردد در اواخر صحبت خود پیشنهاد کرد موضوع این اختلاف به پرسش مردم واگذار گردد تا آن‌ها تصمیم بگیرند که حق‌به‌جانب چه کسی است که این مرتبه هم با اعتراض شدید نیروهای انقلابی مواجه گردید و این فتنه نهایتاً با حضور چندین میلیونی ملت درصحنه در نهم دی‌ماه 88 به غائله خاتمه داده شد و بار دیگر تجدیدنظرطلبان از این خواسته خود مأیوس گردیدند و نشان داده شد که همان‌طور که امام بزرگوار فرموده بود ملت به بن‌بست نمی‌رسد و نیازی به رفراندوم با آن معنایی که غرب‌گرایان و تجدیدنظرطلبان از آن برداشت دارند نمی‌باشند.

4-    درحالی‌که ملت نجیب و وفادار به انقلاب، سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را به صورتی عظیم‌تر و فشرده‌تر از مهروموم‌های قبل در راهپیمایی 22 بهمن حاضرشده و به اثبات رساندند که در حمایت و وفاداری نسبت به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و ستیز با استکبار آماده و یکپارچه می‌باشند و وحدت میان آن‌ها وجود دارد، رئیس‌جمهور محترم در کمال شگفتی بار دیگر مسئله بن‌بست سیاسی و انجام رفراندوم را مطرح می‌کند؛ ایشان می‌گوید: «قانون اساسی بن‌بست‌ها را برداشته و ظرفیت بسیار بزرگی دارد ملت ایران اگر جایی ما باهم بحث داریم به اصل 59 قانون اساسی مراجعه کنید، اگر در مسئله‌ای اختلاف داریم صندوق آرا را بیاوریم هرچه مردم گفتند به آن عمل کنیم»

اینک این سؤال مطرح است چرا آقای روحانی درحالی‌که ملت یکپارچه با حضور خود در راهپیمایی امسال از انقلاب و نظام خود حمایت کرده و می‌کنند موضوع بن‌بست را مطرح می‌کند؟ آیا واقعاً ملت به بن‌بست رسیده است؟ یا دولت ایشان؟

دولت آقای روحانی که سیاست خود را بر نزدیکی و مذاکره با کدخدا (آمریکا) دیده بود و قرار بود با توافق با کدخدا همه مشکلات کشور و تحریم‌ها حتی مسئله محیط‌زیست و آب مردم!! هم حل‌وفصل شود و برای رسیدن به خواست خود عموم خطوط قرمز نظام را هم نادیده گرفت ولی در تحقق این خواسته‌ها از برجام ناکام گردید. بااین‌وجود به دنبال تحقق برجام های دیگری ازجمله کنوانسیون 2030 در مسائل فرهنگی، IPC، FATF و ... در مقابل زیاده‌خواهی مستکبران به‌ویژه آمریکا در توسعه برجام به مسائل موشکی و یا منطقه‌ای با مقاومت و مخالفت نظام و ملت مواجه گردیده است و جواب منفی از ناحیه نظام دریافت کرده است احساس می‌کند، به بن‌بست رسیده است که در عین ناکامی در مسائل هسته‌ای و تسری این برنامه به سایر مسائل اختلافی با آمریکا راه برون‌رفتی ندارد.

آقای دکتر روحانی می‌بایست حداقل از تاریخ گذشته انقلاب درس گرفته باشد این پیشنهاد رفراندوم و این سیاست درگذشته با ناکامی مواجه گردیده است و همان‌طور امام بزرگوار ما فرمود: ملت ما هیچ‌گاه به بن‌بست نرسیده و نخواهد رسید؛ و به‌جای طرح رفراندوم به اشتباهات گذشته خود اعتراف نموده و به اراده ملت و نظام جمهوری اسلامی گردن نهد.